ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.
ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.

یه ارشد و اینهمه تئوری

با آبجی خانوم اومدیم امتحان ارشد بده. ساعت 8 بود اما بازم داوطلبا داشتن می رفتن سر جلسه ی امتحان. از قدیم رسم بوده نیم ساعت قبل امتحان باید تو محل حضور داشت و راس ساعت 7/30 در ورودی بسته بشه اما هر چه که از ساعت 8 میگذره بر تعداد داوطلبا افزوده میشه. یعنی مملکتی که داوطلباش دیر می رن سر جلسه ی امتحان و مسوولانش نیم ساعت امتحان رو دیرتر شروع می کنن میخاد به رشد و بالندگی برسه و از دلش اینهمه دکتر و مهندس بی مسوولیت در بیاد.

  
میرم محوطه ی دانشگاه یه قدم می زنم تا گرمای خورشید رو با جان و دل پذیرا باشم. به مسجد تازه ساخت دانشگاه می رسم و مقبره ی تازه بنا شده ش. به قبر ها نگاه می کنم. روی همه شان یه نوشته ی مشترک هست: شهدای گمنام اما برام جالبه که سن هر کدومشون روی قبر نوشته شده. با خودم حساب سر انگشتی میکنم، چطوره که هویت مشخصی ندارند اما سنشون مشخصه بعد انگاری یکی بهم یه تلنگر زده باشه که این عزیزان مثلن 20 سال یا 18 ساله که گمنامند و این قضیه رو برای خودم حل می کنم. هر وقت قبر شهیدی رو می بینم بغضم می گیره. شاید از سر عادت یا شایدم خودم رو جای خانواده ای میگذارم که عزیزش رو تو اوج جوانی و شادابی و آروز های بی انتهاش فرستاده جبهه تا از مملکتش دفاع کنه. یاد یه ویدوئویی می افتم که ازین کلیپ خیانت بازیا بین یه عاشق و معشوقه و یه نفر سوم که تو یکی از هتلهای معروف شهرمون گرفته شده و یه خاننده مثلن معروف که دهه هفتادی ها واسش سر و دست می شکونن اون رو میخونه و بازیگر این آهنگ پسر جوان صاحب هتل که با ماشین آخرین مدلش توی این شهر ویراژ میده و دل خیلیها رو می سوزونه. همیشه به خودم می گم این مدل آدما می تونن یه روز بدون کمک کسی خرجشونو در بیارن؟؟؟؟؟؟
به اندازه ی تمام روز های آفتابی زمستونی که حسرتش تو دلم مونده، با تمام وجودم آفتاب رو زندگی میکنم و mp3 به گوش از اینهمه زیبایی لذت می برم. آبجی خانوم میاد و نتیجه ی امتحانش رو اعلام می کنه. سر راه می ریم تعویض روغنی تا این هیتلر آبجی خانوم (اسم ماشین خاهرمه که من روش گذاشتم ) یه نفسی بکشه. آقای محترم تعویض روغنی با دستان سیاهش برای خاهرم توضیحاتی میده و راهنماییش می کنه که چه کار هایی انجام بده و من خیره به دستان سیاهش می شم و برکت می طلبم برای زندگی و کارش که زحمت این مرد کمتر از یک دکتر و مهندس نامی این سرزمین کهن نیست ...

پ.ن.1:بعضیها جدا از برند و نام و اعتبار، مهر شان را بدون چشمداشت می بخشند بی آنکه ادعایی داشته باشند. بی شک آنها به انسانیت و انسان بودن و انسان ماندن معتقدند. اینجا و اینجا
پ.ن.2: روز عشق بر مردم سرزمینم خجسته باد. امیدوارم یاد بگیرم زندگی را عاشقانه نوشیدن نه جابرانه گذراندن
پ.ن.3: سفر بسلامت بانوی نیمروز و به امید دیدار
پ.ن.4: امیدوارم این عزیزان هر چه زودتر بسلامت به میهن و نزد خانواده های خود بازگردند.

نظرات 12 + ارسال نظر
My white house شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 13:41 http://mennomen.mihanblog.com

بهترین نتیجه ها را برای خواهرت ارزو میکنم.من هم معتقدم فهم ودرک وانسانیت ادمها به مدرکشون نیست.

ممنون آسمان و همچنین موفقیت برای تو.
قول میدم برنامه ی رفتنت جور شد یه برنامه ی قابل اجرای درست و درمون برای تو هم بنویسم

زویا شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 18:53 http://zehnemanedige.persianblog.ir

انشالله خواهر خانوم موفق باشه :) چقدر تو خوب مینویسی دختر. همیشه از خوندن نوشته هات پر از حس خوب میشم من

ممنون زویا و همچنین موفقیت برای تو و ممنون از حس خوبی که بهم دادی عزیزم

maede شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 23:18 http://ashiyane-nursing.mihanblog.com/

درود به باران عزیزم
هه هه منم 3 سال پیش می خواستم کنکور بدم البته کارشناسی تا صبح از استرس نخوابیدم بعدشم ساعت 5 صبح مامان و بابام و دیونه کردم رفتیم سر جلسه کنکور!!! فکرشو بکن 5 صبح!!! بعدش رفتم سر جلسه دیدم تا ساعت 9 همین جوری همه میان تو میرن امتحان میدن! نزدیک بود شاخ در بیارم
دیگه باران جون تصمیم گرفتم وا3 ارشد ساعت 10 برم امتحان بدم خخخخخخخخ
ایشالا خواهرت موفق باشه و به هر چی که می خواد برسه
روز عشقم با تاخیر مبارک

درود به مائده جانم.
میدونی چند باری که رفتم بعنوان همراه کم ندیدم داوطلبانی که بعد از ساعت 7/30 دیگه به داخل جلسه راه داده نشدند یک ضجه ای می زندند بندگان خدا همچین دلم براشون کباب شد
ساعت 10 نه مائده ساعت 8 هم برسی رات می دن بابا
مرسی مائده و همچنین برای تو موفقیتهای زیاد
بر تو هم مبارک باشه

یک ذهن پریشان شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 23:48

یعنی اون پرچم انگلیس منو کشته اون کنار

ساسا یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 09:18 http://www.khordeforooshi.blogfa.com

همیشه فک میکردم هم دوره های ما در مقایسه با متولدین 40و50 حیلی بدرد نخور و لاابالی هستن و بدرد جرز دیوار میخورن اما حالا که متولدین نیمه دوم دهه 60 رو میبینم فک میکنم ماها هم بد نیستیما.
برای اون مرزبانان از صمیم قلب طلب رهایی میکنم.
برای قاسم خانی هم ارزو میکنم همیشه همینقدر انسان بمونه.
مرسی بابت پست قشنگت.

والا ما که نسل جزغاله ایم ساسا. قحطی تو همه چی فقط اینو بگم آدمای بی مسوولیتی هستن همین
امیدوارم اون 5 تا مرزبان هم هر چه زودتر آزاد بشن. آمین
مرسی ساسا ممنون از حس خوبی که بهم دادی

یک ذهن پریشان یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 13:01

ئه وا فهمیدی من از انگلیسم ؟؟؟؟نمی گفتم که ریا نشه ! فیل/تر شکن سرور ایرانم تموم شده بود دیگه مجبور شدم با آی پی واقعیم بیام

چی فکر کردی خاهر. یه لحظه فکر کردم سیتی زن انگلیسی
اصن من خوشحالم بازدید کننده ی خارجی دارم

دریا بیکران یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 14:12 http://207835438008.blogfa.com

عزیزم سلام..امیدوارم هردو خواهر همیشه موفق وپیروز باشید..
راستی لابد امتحانش تهران بود وپیش ما نیومدی ؟:

درود به شما. ممنونم بانو.
نه دانشگاه گیلان بود امتحانش. ممنون از لطفتون

Mr PACT یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 18:20 http://MisagheTanha.blogsky.com

در کل عالی
اون کلیپ رو منم دیدم! فوق بی معنی...

ممنون کجایی میثاق؟؟؟؟؟؟ پیدات نیست چرا ؟؟؟؟؟؟؟
آخ آخ از پول اینا عجب سو استفاده ای می کنن اون خاننده ها

کیانادخترشهریوری یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 18:37

انشالا موفق باشه خواهرت.داداش منم شرکت کرده ولی میگه خوب نداده

ممنونم دختر شهریوری. خاهر منم گفت برای سال آینده میخاد با جدیت بخونه امسالیه فقط یه آمادگی بود
ایشالا برادر شما هم موفق باشه

الهام دوشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 12:00 http://mehrparvar.blogfa.com

با آرزوی موفقیت برای خواهر خانومی...
این مدل آزمون سالهاست ادامه داره. من دفه اول فکر کردم اشکال از حوزه ماست. میگن 7/30 ولی 8/30 شروع میکنن. از اول حساب نرسیدن مردم رو میکنن و مردم هم خیالون راحته که راشون میدن! خیلی مسالمت آمیز به بی نظمی ادامه میدیم.

ممنون الهام عزیز.
واقعن برای من عجیبه که یک امتحان کشوری باید اینقدر بی نظم باشه؟
متاسفم برای آینده ی این مملکت. به نظر شما قراره بچه های ما چه زندگی رو تجربه کنند؟؟؟

Mr PACT سه‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 13:07 http://MisagheTanha.blogsky.com

هستم... همینورا... وبلاگ یه مدت کم اومدم...

هر جا هستی خوب و خوش باشی

بانوی ماه چهارشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 12:47 http://mid-day-moon.blogsky.com

باران نازنینم سلام
میدونی خیلی هنوز مونده که بعضی از آدمها وقت رو بشناسن و برای وقت و سر وقت بودن ارزش قائل بشن.
خیلی مونده که بفهمن یک امتحان یک قرار وقت دکتر وقت آرایشگاه یک ناهار دوستانه یا هر چیز دیگه ای وقتی خیلی ارزشش بالاتر میره که سر موقع انجام بشه استرسی به کسی وارد نشه. بخصوص توی مواردی مثل کنکور. امیدوارم خواهرت امتحانش رو خوب بشه و نتیجه ی دلخواهش رو بگیره.
و مرسی برای پینوشتت عزیزمممممم.

به نظرت تا کی بانو؟؟؟؟ من همیشه سعی می کنم به موقع برم چون برای خودم و دیگران ارزش قایلم. فکر می کنم نیمی ازین بی ارزشی از فرهنگمون که آمیخته از رفتار های ماست نشئت می گیره...
خاهش می کنم. هر جا هستی خوب و خوش باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد