ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.
ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.

می خندی به ...

وقتی یک حادثه را زندگی می کنی و خطراتش را می پذیری و بسلامت از آن عبور می کنی، می خندی به رهگذرانی که بی آنکه خطر کرده باشند، قضاوتت می کنند.


سال جدید و آبدارخانه بی صاحاب

از روز اول شروع به کار در سال جدید، کلیه ی همکاران شرکت به خودکفایی رسیدیم و حتا به این خودکفایی به مدیرعامل محترم هم سرایت نموده. جانم برایتان بگوید این آقای خدماتی شرکتمان جوانی ست 25 ساله بسی سر به هوا و شر. روز اول شد نیامد، روز دوم شد نیامد، روز سوم شد باز هم نیامد. حتا به قسمت اداری هم اطلاع نداد. کسی هم پی ش را نگرفت. به گمان اینکه شاید به مانند دفعه ی قبل با همسایه شان بحث کرده و آقای همسایه هم زحمت کشیده اند و از ایشان شکایت نموده و ایشان نیز چند شبی را در بند خابیده اند. همکاران ماندند که بدون چای صبح دم که نمی شود استارت زد پس دست به کار شدند و بساط سماور را رو به راه نمودند و ما هم از خوردنش بی نصیب نماندیم.

امروز رفتیم به داخل آبدارخانه تا یک لیوان چای ظهرگاهی برای خودمان بریزیم که دیدیم دست و دلمان نمی رود برای چای ریختن. بنابراین آستین ها را بالا زده، مایع سفید کننده را از کابینت بهم ریخته بیرون کشیدیم و به هر وسیله ای که جلوی رویمان بود، پاشیدیم. هر کدام از همکاران که رد می شدند نگاهی به ما می انداختند و یک خسته نباشیدی تحویل مان می دادند. آبدارخانه الان برق می زند مثل روز اولی که اصلن وجود نداشت چرا که این آقای خدماتی شرکتمان اساسن زیرکار در رو تشریف دارند و بخت بلند بالا و شانس و اقبال در موقعیتهای پیش رو...

ما مانده ایم این بنده ی خدا در اداره ی یک آبدار خانه وا داده اند، در اداره ی زندگی مشترکشان، چه نوع گِلی را حل خواهند گرفت و خمیر خواهند نمود ...

آخر از قدیم گفته اند: سالی که نکوست از بهارش پیداست. والا