ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.
ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.

مکثمان بیشتر از سرعتمان است

مجری از بازیگر معروف سینمای سالهای دور ایران پرسید:

چه خاطره ی تلخی از دوران بازیگری دارید؟

بازیگر حتا بدون ثانیه ای مکث با شرح و تفسیر خاطره رو تعریف کرد.

و دوباره مجری ازش پرسید:

چه خاطره ی خوبی از دنیای هنر دارید؟

بازیگر چند دقیقه ای سکوت کرد، هر چه به ذهنش فشار آورد نتونست خاطره ای خوب رو در فعالیت هنری ش به یاد بیاره و حتا مجری هم به کمکش اومد و گفت: حتمن تمام مدتی که کار هنری میکرده براش خاطره بوده اما بازیگر باز هم نتونست جوابی در مورد خاطرات خوبش در دوران هنری به مجری بده و همون حرف مجری رو تکرار کرد. بازیگر قدیمی سینما با اینکه پا به سن گذاشته بود اما حافظه ی خوبی در یادآوری خاطره ی تلخش از دنیای هنر داشت تا جاییکه تونست اون رو تمام و بدون حاشیه و با تفسیر کامل بیان کنه.

واقعن چند نفر از ما هست که وقتی این پرسش ازش بشه -نقل خاطره ی خوب زندگی- خیلی تند و سریع جواب بده و با آب و تاب  تعریفش کنه؟




شما چطور؟

راننده آژانس می گفت:

یک روز سر پلیس راه ... آقای مامور راهنمایی رانندگی ایست داد. اومد کنار ماشین و خیلی محترمانه از من خاست مدارک ماشین و گواهی نامه م رو بهش نشون بدم. وقتی داشت مدارک رو پس می داد باز هم محترمانه گفت: ببخشید اگر معطل تون کردم، انجام وظیفه بود و مامور و معضور بودم و کلی بابت تاخیر چند دقیقه ای از من عذر خاهی کرد.

راننده آژانس می گفت: هنوز تصویر رفتار محترمانه مامور نیروی انتظامی در ذهنم به نیکی نقش بسته. با اینکه جوان بود، بسیار مودبانه برخورد کرد و من خرسندم ازینکه هنوز هم چنین آدمهایی وجود دارند.

درد داره وقتی می بینی همه چی توی این مملکت سهمینه بندی شده و مثل سبد کالا بهت عرضه میشه. این روز ها مهر و محبت کالای گرانی شده.

شاید بشه گفت:

این روز ها همه از خودشون خشم و کینه و عصبانیت بروز میدن. شما چطور؟