زنگ زدم به همکارم بعد از سلام و احوالپرسی و با اینکه صداشو شناختم اما مردد بودم، گفتم میخاستم با آقای "ع" صحبت کنم. برگشته میگه امروز تشییع جنازه ی آقای "ع " هست. خشکم زد ازین حرفش.
با تعجب میگم: من همکارتون هستم از فلان شرکت
میگه: اِ تویی؟ حالت چطوره؟ از دست خانوم "خ" مجبور بودم این حرفو بزنم. آخه روزی چند بار زنگ میزنه و پیگیر کار مالیاتیه. برای همین گفتم یکم سرکارش بزارم.
یعنی همچین همکار نخبه ای نوبره