ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.
ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.

شرکت جدید

سه روزه تو شرکت جدید مستقر شدیم. نت شرکت به شدت زاغارته اما مکان شرکت فوق العاده عالیه. خوش آب و هوا و نزدیک به دریا.

هر روز نیم ساعت زودتر از خاب بیدار میشم و نیم ساعت دیرتر میرسم خونه چون فاصله ی خونه تا شرکت یکساعته. مسیر رفت و برگشت بشدت حال خوب کنه. امروز هم داره بارون میاد که یه روز خوب و عالی داشته باشم.

اتاقم ویوی خیلی خوبی داره. خصوصن مکان خوبی برای گلدون هامِ. تا چند روز دیگه میارمشون.

تا یکم جا گیر بشیم زمان می بره.

بابت کامنت ها شرمنده. اگه نت سر پا بود بر می گردم.

اکیدن توصیه می کنم روز خوبی داشته باشید.





اسباب کشی یعنی از قدیمی ها دل بکنی

چند روزیه مشغول جمع کردن وسایلای اتاقم هستم برای نقل مکان به دفتر جدید. اسباب کشی رو دوست دارم خصوصن وقتی یه عالمه خاطره از درون کاغذ و کتاب و .... یاد آدم میاد. روز اولی که اومده بودم اینجا، وسایلا خیلی بهم ریخته بود. قرار بود 6 ماه بمونم تا همکار قبلی که باردار بود، بعدش بیاد سرکارش. به احترام اون خانوم خیلی از وسایلا رو دست نزدم اما بهشون نظم دادم تا خودش وقتی اومد راحت تر پیداشون کنه. اتفاقن وقتی اومد خودش از نظم اتاقش خیلی خوشش اومده بود. اون رفت یک واحد دیگه و من موندگار شدم.

همکارای دیگه میگن این شرکت جدیده خیلی دوره. چیکار میخایید کنید؟ بهشون میگم مهم اینه که دیگه مستاجر شرکت شما نیستیم حداقل. 4 دیواری اختیاری. والا


خیلی از آدمها رو دیدم ناله می کنند که روزگار بر وفق مرادشون نیست اما دریغ از یک قدم که برای خوب کردن حال خودشون بردارن. من ازین آدما بدم میاد هر چقدر اتیکت و کلاس داشته باشن و تو چشم باشن اما نتونن فکر و رفتار و مشکلشون رو مدیریت کنن به نظرم ارزش نداره پرستیژ شون. (این رو حتمن باید می نوشتم. چند روزه که دلم مونده این حرف)


تا ساعت 4 صبح بیدار بودم. دستم خیلی درد می کرد. مُسکن هم نخوردم چون سختم گرفت از جای گرمم پا شم ولی خب درد رو هم تحمل کردم. الان هم درد دارم اساسی. جمعه که رفتم دستم رو بخیه بزنم همش یاد کسانی افتادم که بیماری های سخت رو دارن به جون میخرن با این هزینه های سرسام آور دارو. درد دستم کم شد اون روز اما درد زیادی روی قلبم احساس کردم. برای آرامش خودم همش دعا می کردم خدا تمام بیماران رو شفا بده. هزینه های درمانشون جور بشه و مشکلی ازین بابت نداشته باشن.


چقدر ابی عزیزم آهنگ "این آخرین باره "رو با احساس خونده. با موزیک ویدئوش این آهنگ زیباتر شده. آهنگ " جهان بینی" ابی رو هر بار می شنوم حالم دگرگون میشه. واقعن بعضی از آهنگها حس و حال خوبی به آدم میده. یه خاطره، یه حال خوب، یه گذشته عزیز ، یه دوست، یه حس پاک و .... یادگار های آهنگ هایی اند که نواخته میشه.