ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.
ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.

این روزا

ازآجیل سفره عید
چند پسته لال مانده است
آنها که لب گشودند؛خورده شدند
آنها که لال مانده اند ؛می شکنند
دندانساز راست می گفت:
پسته لال ؛سکوت دندان شکن است...

"اکبر اکسیر"


زنگ زدم به یکی از شرکتهای همبسته مون که در مورد یک موضوعی ازشون سوال بپرسم. بعد از مکث چند دقیقه ای که مسوول مربوطه داشت، به اون یکی همکارش گفت: بگو نیستم.

چند بار دیگه هم جا های مختلف این اتفاق برام افتاد که خودم صدای طرف رو از پشت خط بشونم. کلن ازین حرکات خنده م میگیره. بالاخره این مدل آدما باعث میشن دو خط هم که شده سوژه دست آدم بیاد تا بتونه بنویسه.


دیروز بعد از تعطیل شدن رفتم کتابفروشی  و چند تا کتاب شعر خریدم. توی کارت بُن مون تتمه پولی بود که تا تونستم هله هوله خریدم. فروشنده خوش اخلاق یه شکلات هم اشانتیون بهم داد.


توی راهروی باشگاه بودیم که دو تا خانوم داشتن صحبت می کردند در مورد یه مربی. خانومه می گفت دختر فلان مربی  همکلاسِ پسرمِ توی دانشگاه. یه نگاهی بهش انداختم دیدم اصلن به خانومه نمی خوره ازدواج کرده باشه. کلن مثلِ مامان شیرفرهاد خوب مونده بود ...



پیش فرض

چند شب پیش یکی ازین شبکه ها داشت در مورد "غذا" یک مستند نشون می داد که مردم نظرشون رو در مورد کله پاچه و آبگوشت و پیتزا و انواع غذا های ایرانی می گفتند. خب نظر ها متفاوت بود و هر کس بنا به ذائقه ای که داشت این خوراکها براش خوشایند بود یا نه. نگهبان یکی از پار کها در مورد پیتزا صحبت می کنه و میگه من اصلن پیتزا دوست ندارم. پیتزا باعث بوجود اومدن شهوت میشه . اصلن چرا دختر ها و پسر ها میان توی کافی شاپ ها و رستوران ها با هم می شینن و چنین غذای می خورند و با هم صحبت می کنند و باعث بوجود اومدن گناه و شهوت بشن. بعد خودش میگه که اصلن پیتزا نخورده اما دوست هم نداره که بخوره.


یکی از دوستان تعریف می کرد 10 سال پیش برای آموزش دانش آموزان دبستان شبانه روزی یکی از شهرستانهای اطراف رفته بودم که اکثر این بچه از روستا هایی محروم از امکانات اولیه بودند. وقتی از مدیر دبستان در مورد روابط عمومی و نوع ارتباط بچه ها سوال کردم مدیر آیه و قسم آورد که این بچه ها وقتی به طرف شیر آب رفتند همگی با هم جیغ کشیدند انگاری با یک غول روبرو شده بودند و یا وقتی تلویزیون روشن شد، تلویزیون را پرتاپ کردند پایین.


وقتی ما آدمها همه چیز رو از زاویه ی دید خودمون نگاه می کنیم بی اونکه حتا کوچکترین امتحانی کرده باشیم خیلی راحت نظر می دیم، قضاوت می کنیم، برچسب می زنیم و تا جاییکه توان داریم مردم و موقعیتشون رو پایین می کشیم.




+ مواظب سوال کردن از شتر ها باشید/ ادامه