ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.
ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.

دی جی کالا

بنده اعتقاد دارم وقتی از بی احترامی های موجود و خدمت رسانی نامناسبِ توهین آمیزدر جامعه صحبت میشه باید از اتفاقات بسیار بسیار خوب هم حرف زد.

بنده دو هفته پیش به دی جی کالا گوشی سفارش دادم. 30 ثانیه از دکمه ی پرداخت هزینه نگذشته بود که ازین فروشگاه اینترنتی باهام تماس گرفتن که ازخریدم مطمئن بشن. در هر مرحله از کار بهم مسیج می دادند که کار رو به واحد مربوطه تحویل دادیم و تا 24 دیگه دستتون میرسه. از اینهمه سرعت و پیگیری شگفت زده شدم. بموقع گوشیم به دستم رسید که آفرین باید گفت از اینهمه خدمت رسانی مفید و عالی و صد البته به مدیریت قوی و کارامدش. تقریبن چند روز پیش یک مشکل کوچیک در صفحه موبایلم بوجود اومد و براشون مشکل رو توی ایمیل شرح دادم. میتونم به حق بگم در کسری از دقیقه ایمیلم رو پیگیری کردند و به واحد مربوطه ش ارجاع دادند. نمی دونید چی ذوقی دارم ازینکه یک جایی هست که اینقدر محترمانه، مسوول و پیگرانه و با اخلاق به درخواست مراجعه کنندگان اینترنتیش جواب میده. این فروشگاه با این رفتار مشتری مدارش اعتماد خودش رو پیش من صد چندان کرد. بنده به همه پیشنهاد می دم از دی جی کالا خریداری کنند چون حس خوبی از خرید به آدم میدن. خدا قوت بهشون. دَمشون گرم واقعن.


پ.ن: فکر کنم نوشتن این پست کمترین کاری بود که می تونستم برای سپاسگذاری از پیگیری و احترامی که بمن داشتند، انجام بدم.


کلوچه فومنی پاک شده

راننده مون از ماشین پیاده شد و رفت اون سمت خیابون. من از شیشه به قنادی روبرو نگاه می کردم از بس که به شیرینی علاقه دارم. داشتم به خامه ی شیرینی ها فکر می کردم که مثلن خوردن چند تا از اونها آدم رو چاق می کنه یا قند مضر داره برای آدم که حواسم رفت به سمت خانوم قناد که مثل دکترا روپوش سفید پوشیده بود و داشت کلوچه فومنی ها رو دونه دونه توی یخچال مخصوص شیرینی می گذاشت. توی یه دستش پلاستیک فریزر بود و دستی که کلوچه ها رو توی یخچال میذاشت بدون دستکش. داشتم با خودم فکر می کردم که این خانوم چرا بهداشت رو رعایت نمی کنه، معلوم نیست که این دست چقدر ویروسی و آلوده باشه و ...

در همین فکرا بودم که دیدم خانوم قناد خم شد و چیزی رو از روی زمین برداشت. یکی از کلوچه ها از دستش پایین افتاده بود و داشت تمیزش می کرد که بزاره دوباره تو یخچال که چشمش خورد بمن که داشتم نگاهش می کردم. منم سریع نگاهم رو ازش دزدم اما زیر چشمی می پاییدمش. خانوم بعد از تمیز کردن با دقت کلوچه پلاستیک فریزر رو انداخت دور و اصلن هم به اطرافش نگاه نکرد اما فکر هم نکرد 500 تومن اگه دور ریخته بشه مهم نیست مهم اینه که شب با وجدان آسوده میخابه.

فقر مالی بدِ خیلی هم بدِ اما فقر اندیشه بدترین فقرِ بنظرم.


پانوشت مهم: عکس کاملن تزیینیه