ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.
ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.

دنده ی چپ و فلسفه بافی های من سر صبحی

امروز ازون روزاییه که از دنده ی چپ بیدار شدم.الان مدتیه روزای 5 شنبه حالم خرابه. نمی تونم خوب فکر کنم، خوب نفس بکشم، خوب تمرکز کنم. مدتیه 5 شنبه ها برام آزار دهنده ست. می دونم آدمی بنده ی عادته و بمرور به هرچیزی عادت می کنه اما برای من که 22 سال خاطرات مشترک با خاهرم داشتم این عادت کمی زوده خصوصا اینکه وقتی امروز صبح فهمیدم وقتی تلگرامم رو ریست فکتوری کردم تمام مسیجاش نیست و نابود شده، حالم خرابتر شد. امروز بغض دارم و ازونجایی که وبلاگ تنها پناهگاه احساسات منه مجبور شدم اینجا بنویسم تا کمی آروم بگیرم. شاید بعد چند ساعت همین پست رو حذف کردم تا با خوندنش حال شما گرفته نشه.

جونم براتون بگه بعد 33 سال زندگی که خیلی اتفاقات توش برای من افتاد و منو به هر سو برد و کلی تجربه و درس بهم داد به این نتیجه رسیدم زندگی فراتر از درک و باور ماست و هر چقدر هم بخای باهاش بجنگی، شکستت میده. پس بهتره باهاش سازگار بشی نه ازون سازگار هایی که به یوغت بکشه نه، ازونا که بهت رشد بده، بالندگی بده، ارزش بده، اعتماد بده. ویترین بودن توی زندگی یه زندگی دروغی از روح و روان آدم براش میسازه تا با خودش خوش باشه. البته خیلی ها هستن راضی هستن ازین مدل زندگی و اتفاقن هر روز هم سعی می کنن این ویترین رو تمیز کنن تا بیشتر به چشم بیان.

این 33 سال بمن یاد داد دوباره به خودم فرصت بدم، خودم رو سرزنش نکنم، به خودم ایمان و باور داشته باشم، تخیل کنم (آخ که من استاد این کارم)، ترس رو کنار بزارم و ریسک کنم توی زندگیم (این زندگی مال خودمه با ریسکم به کسی ضرر نمی زنم پس چرا بیهوده بترسم، باور کنم که حتا اگه ریسکم جواب نداد حداقل پیش خودم سرم پایین نباشه و بزنم رو شونه خودم و بگم: ببین رفیق تو همه ی تلاشت رو کردی اگر هم نشد مهم نیست، مهم میزان اعتمادی بود که به خودت داشتی). اولین قدم رو بردارم حتا اگه سسته اما بردارم حالا توی هر کاری که میخاد باشه. به روز باشم و مطالعه کنم، آدمای موفق رو ببینم و ازشون الگو بگیرم (نه اشتباه نکنید از کسی برای خودم بت نسازم که اگه شکست خوردم بعد بخام تبر بردارم و بشکنمش و به خودم فحش و لعنت بفرستم که چرا اصلن قدم برداشتم). همیشه همه مدل آدم دور و برم هست پس اگه اعتمادی هست به خودم داشته باشم (نه اشتباه نکنید نمی گم مطلق باشید و من من کنید بلکه نظرات و دیدگاهها رو بشنوید و ببنید و لمس کنید و بو بکشید و بعد بر اساس اونا تصمیم بگیرید). آدم باهوش کسی نیست که ضریب هوشی 180 به بالا داره بلکه کسیه که موقعیت ها رو به دقت زیر نظر داره. هیچوقت این جمله استیوز جابز یادم نمیره که میگه: "مردم نمی دونن چی میخان از تکنولوژی برای همینه ما براشون تصمیم می گیریم چی به بازار بفرستیم و اونها هم گویا راضین ازین تصمیم گیری. برای همینه براش سر و دست می شکنن."

تو فرهنگ ما انتظار داشتن از دیگران و درک کردن مون یه چیز مرسوم و بنظرم یه انتظار خودخاهانه از دیگرانه،مثل طبیعت باشیم. به اندازه بده بستان داشته باشیم. طبیعت برای من همیشه میزان تمام اتفاقاته. طبیعت همیشه باور منو زیر و می کنه و بمن ایمان ، انگیزه و اعتماد به زندگی و قوت قلب میده.

پ.ن 1: اتقافات زیادی همین دورو برا داره رخ میده فقط کافیه آگاه باشیم. همین

پ.ن 2: زیاده گویی منو ببخشید. با نوشتن همیشه حالم خوب میشه. نوشتن بمن آرامش میده که فکر کنم و زندگی.

پ.ن 3: امروز یه فرصت دوباره ست. شاید خیلی هامون فقط همین امروز باشیم پس تا هستیم حداقل برای خودمون خوب زندگی کنیم.