ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.
ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.

سپاسگذارم

امروز که داشتم توی نت می چرخیدم دیدم پست چالش چه خوب جا باز کرده و خیلی از بلاگر ها دوستان خودشون رو به این چالش دعوت کردند و چه کتابهای خوبی هم معرفی شده. خیلی خوشحالم که این موج مثبت و مفید در دنیای مجازی به راه افتاده و استقبال زیادی ازش شده و همچنین سپاسگذارم از دوستان خوبم که کتابها رو به شیوه های خلاقی هدیه دادند.

حالا من این حرکت رو میخام با کمک دوستان حقیقی در شهر اجرا کنم. خوشبینم که این امر حتمن اتفاق میفته. مکان و زمانش مشخص نیست اما ایده و همتش هست.

و این جمله ی زیبای مادر ترزا که همیشه آویزه ی گوشم هست:

خداوند از ما انتظار کار های بزرگ ندارد اما میخاهد کار های کوچک

را با عشقی بزرگ انجام دهیم.




لستر

جادوگری که روی درخت انجیر زندگی می کند
به لستر گفت: یه آرزو کن تا برآورده کنم
لستر هم با زرنگی آرزو کرد
دو تا آرزوی دیگر هم داشته باشد
بعد با هر کدام از این سه آرزو
سه آرزوی دیگر آرزو کرد
آرزوهایش شد نه آرزو با سه آرزوی قبلی
بعد با هر کدام از این دوازده آرزو
سه آرزوی دیگر خواست
که تعداد آرزوهایش رسید به 46 یا 52 یا...
به هر حال از هر آرزویش استفاده کرد
برای خواستن یه آرزوی دیگر
تا وقتی که تعداد آرزوهایش رسید به...
5 میلیارد و هفت میلیون و 18 هزار و 34 آرزو
بعد آرزو هایش را پهن کرد روی زمین و شروع کرد به کف زدن و رقصیدن
جست و خیز کردن و آواز خواندن
و آرزو کردن برای داشتن آرزوهای بیشتر
بیشتر و بیشتر
در حالی که دیگران می خندیدند و گریه می کردند
عشق می ورزیدند و محبت می کردند
لستر وسط آرزوهایش نشست
آنها را روی هم ریخت تا شد مثل یک تپه طلا
و نشست به شمردنشان تا .......
پیر شد
و بعد یک شب او را پیدا کردند در حالی که مرده بود
و آرزوهایش دور و برش تلنبار شده بودند
آرزوهایش را شمردند
حتی یکی از آنها هم گم نشده بود
همشان نو بودند و برق می زدند
بفرمائید چند تا بردارید
به یاد لستر هم باشید
که در دنیای سیب ها و بوسه ها و کفش ها

همه آرزوهایش را با خواستن آرزوهای بیشتر حرام کرد !!!    

    "شل سیلور استاین"



پ.ن: عطف به پست قبل، دیروز کتاب (از کاه کوه نسازید) رو خریدم و جمله ی پایین رو روش نوشتم و گذاشتم روی پیشخان ورودی کتابخانه ی سبزه میدان رشت. حس خوبی داشتم از انجام این کار.


جمله ی روی کتاب:

دوست عزیز

امیدوارم از خوندن کتاب لذت ببری و وقتی خوندنش تموم شد

کتاب رو روی یکی از نیمکتها یادگاری بگذاری تا

یک نفر دیگر رو هم در این لذت شریک کنی

روزگارت سبز