یادمه وقتی گوشی دوربین دار اومده بود تو بازار، خیلی طرفدار داشت و کلن یه مورد شگفت انگیز بود و خیلیها رو به وجد آورده بود. خیلیها دوست داشتن از طریقش حیثیت ملت رو بفرستن رو هوا و در نهایت یه چیز نو بود، هر جایی هر اتفاقی که می افتاد، خیلیها دست به دوربین می شدند تا حادثه رو به تصویر بکشن تا درس عبرتی بشه برای همگان یا ...
اما این روز ها انگاری کار دیگه از درس عبرت هم گذشته و شده یه تفریح و سرگرمی برای خیلیها. موردی که اخیرن شنیدم در مورد ازبین بردن سگها با اسید در شیراز بوده که یکی از مسوولان شیراز در جواب گفتن: این فیلمها فتوشاپ بوده، ما موندیم با دهان باز و این همه بی رحمی و عادی شدن زشتی در ملاعام...
مسئولان هیچ چیز ندون...
من نمی دونم کجا هستن که از هیچی خبر ندارن
تصور این جنایات وحشتناکه چه برسد به واقعیتش ...واقعا شاید بهتره فکر کنیم همه چیز فتوشاپه اصلا شاید ما آلیس باشیم تو سرزمین عجایب و همش باید تو شگفتی باشیم البته شگفتیهای برعکس
این روز ها چیزهایی آدم می شنوه که باورش نمیاد از آدمیزاد سر بزنه