بعضی ها لقمه های خیلی بزرگی برمیدارن تو زندگی که از دهانشون می زنه بیرون و یا تو گلوشون گیر میکنه و خیلی اعتماد بنفس کاذب هم دارن و فکر می کنن که خیلی قدرتمندن...
اما بعضی ها از ترس تاکید می کنم از ترس لقمه رو برنمیدارن که مبادا نتونن از پس خوردنش بربیان و نهایتن تا عمر دارن در حسرت لقمه های از دست داده شون باید باشن.
خوش به حال هر کی که لقمه اندازه ی دهانش برمیداره و ترسی هم نداره از برداشتنش.
مهر، ماه محبوب و دوست داشتنی من با سرعت هر چه تمام تر داره تموم میشه. اصلن خیلی زود اومد و خیلی زود هم داره چمدونش رو می بنده تا سال دیگه که با اتفاقات تازه بیاد به سراغمون.
این چند روز همش باران بارید و چاله چوله های رشت عزیزم پر شد از رحمت الاهی ولی متاسفانه خیلی از شهرهای اطراف استان گیلان رو آب گرفت و تردد برای خیلی ها مشکل شد حتا به خانه ها هم این آب گرفتگی سرایت کرد. امیدوارم این مشکلات سطحی و پیش پا افتاده زود حل بشه چون کمی فقط کمی نیاز به زیر سازی و هزینه و مدیریت داره...
روزگارتان سبز
شادیتان افزون