گذر زمان رو موقعی متوجه می شید که چیزی رو از دست داده باشید مثل من، مثل خانواده ی من، مثل اونهایی که عزیزی رو شب یلدای گذشته کنارشون داشتند و امسال باید توی اون تاریخ تک تک خاطراتش رو مرور کنند.
من چقدر خوشحالم که شب یلدای سال پیش عروسی پسر عمه م نرفتم و کلی خوردنی خریدم و شام ماکارونی با تخلفات درست کردم و فیلم و عکس گرفتم از عزیزانم تا ما خاهر ها پیش خاهرمون بمونیم که حالش زیاد خوش نبود و سرما اذیتش می کرد.
یکی از دلمشغولیهای من نگاه کردن تو سایتهایی که ساعت مارک سواچ دارن. این مارک از بس تنوع رنگ و طرح داره آدم دوست داره همه شو یک جا داشته باشه. طرحهای رنگیش که بشدت حال خوب کن و مناسب تابستان با لباسهای خنک و رنگیه. حالا من به این مارک و ساعت رو کار ندارم اما باید آفرین گفت به صاحب این برند که برای هر سلیقه ای طرح و رنگ و زیبایی رو به بازار عرضه کرده. کاش کمی سازنده های وطنی مون به نظر و سلیقه ی مردم اهمیت بدن و بهشون بهترین طرحها رو ارایه بدن.
یه کیف پول جیبی چرم خریدم از چرم مشهد. وقتی تحویلش گرفتم خواهرم گفت که این چرم مصنوعیه که و اون لحظه بود که فهمیدم تو پول ما آب هست و تو وجود برندسازای ما زیرکی.
عکس هم میگه بنده ساعت سواچ مارک دارم