کم دهه شصتی می تونه ادعا کنه که تو دهه ی هفتاد و هشتاد صدای شادمهر رو دوست نداشته (لاقل من که اینطوریم). فکر می کنم با صدای شادمهر بود که خیلی ها مون اصلن فهمیدیم میشه شاد بود و شاد خوند و شاد زمزمه کرد.
یادمه فیلم "پرِ پرواز" رو با چه مشقتی تهیه کردم و با چه مشقتی تمام آهنگهای توی فیلم رو رویختم توی کاست و هر روز گوش می کردم. بعد که شادمهر از ایران رفت، چه بحثها سرش نشد و چه حرفها که پشت سرش گفته نشد. کلیپهایی که ازش پخش می شد و آهنگهایی که ازش منتشر میشد نشون میداد حرفهای پشت سرش فقط حسادت یک عده آدمه به او.
وقتی ابی می خوند منو حالا نوازش کن و شادمهر با انگشتانش روی پیانو می نواخت، ازینکه هر دوتا هنرمند محبوب و دوست داشتنی م کنار هم بودند، فقط اشک می ریختم و ازینکه شادمهر نتیجه ی سختی هاش رو دید کلی خوشحال بودم. (من کاری ندارم شادمهر چه شخصیتی داره، خوب یا بد اما هنرش رو دوست دارم قطعن)
آلبوم "تجربه کن" منو برد به روز های نوجوانی. به روز های ساده بگم دهاتی ام، به روز های خوبِ سادگی و خوش باوری.
سلام
من صداشو دوست نداشتم سبکش جذبم نمی کرد تا اینکه ترانه مشترکش با ابی رو دیدم و شنیدم خیلی خوشم اومد بعد از اون چندتا ترانه ی دیگه شنیدم که به دلم نشست...
سلام رفیق جان
اصلن شادمهر با این آلبومش منو برد به گذشته
خب بالاخره ذائقه ی هر کی فرق میکنه دیگه