"از صفحه ی اینستاگرام غزل مهدوی/ ترانه سرا و روانشناس"
این لباس عوض کردن طبیعت به همین راحتی و زیبایی، خیلی شگفت انگیزه.
یک وسواسی داریم به اسم وسواس احتکار.
بعضی از افرادی که درگیر این وسواس هستن، وسیله های بیخودی احتکار میکنن، بعضی ها لباس احتکار می کنن، بعضی ها حیوونِ خونگی احتکار می کنن.
اما بعضی هامون فکرامون رو احتکار می کنیم، رویاها و خواسته هامون، یا از همه بدتر داشته هامون رو.
وقتی شما خونه یا کمدت پر از وسایل یا لباس های قدیمی و به دردنخوره، جا برای وسایل جدید نیست. جا به جایی برات سخت تره. گیر و گرفتار وسایلت هستی. راحت سفر نمی کنی و احساس سبکی و رهایی رو از دست میدی.
چسبیدن به فکرهای قدیمی و دستاوردهای گذشته و رها نکردن شون جا رو برای تجربه های جدید می گیره.
درسته که احساس امنیت بیشتری به آدم میده اما جلوی تغییر و رشد رو می گیره.
من شخصا خیلی جاها تو زندگیم برای اینکه چیزی که دارم رو از دست ندم، چیزهایی که می تونستم داشته باشم رو از دست دادم.
جرأت و توان از دست دادن و دل کندن خیلی مهمه. به نظرم یه جور بال و پر میده که بتونی آزادتر و سبک تر و پر تجربه تر زیست کنی.
ویلیام فاکنر یه جایی میگه:
«نمیتوانی به افقهای تازه شنا کنی، مگر اینکه شهامت از دست دادن چشم انداز ساحل را داشته باشی.»
ببینید طبیعت چقدر راحت به قول احسان طبری:
به کامِ مرگ می دهد، هر آنچه را که کِشته بُد...