ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.
ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.

وراثت/succession

چند روزه دارم سریال وراثت رو میبینم. یه سریال همه چیز تمام با عیار بالای داستانی، بی عیب و نقص با شخصیتهای درب و داغان  غریب به اتفاق فسیل با بهره ی هوشی های متفاوت ...

خانواده ی روی یه خانواده ی معروف در حوزه ی رسانه ست که بر سر مدیرعاملی شرکت بین او و پسرش کندال جدالی دیدنی به وجود اومده که  تولد 80 سالگی لوگان تمام حواس بیننده رو به سمت اتفاقات دیدنی تر جلب میکنه. این سریال همه چیز داره: دیکتاتوری، خصومت، جنگ، حماقت، رذالت، پاچه خواری. کلن یه قلعه ی حیواناتیه واسه خودش

بچه های لوگان وقتی با هم متحد میشن خیلی لعنتی های ترسناک دوست داشتنی میشن. دشمنی شون هم  ترسناکه. کانر، کندال، شیوان و رومن بچه های لوگان وقتی دور هم جمع میشن یا میفتن به جون هم یا از خاطرات مشترک شون حرف میزنن که تهش بازم میرسه به پدرشون که در عین دوست داشتن شون چقدر اذیت شون کرده. لوگان استاد بازی با کلماته که بچه هاش رو با همون کلمات عذاب میده. 

این سریال در حال حاضر در 4 فصل در حال پخشه (قسمت چهارمش پریروز پخش شد). تو تیزرش زدن فینال فصل 4 اما تهیه کنندگانش گفتن فصل پنجمی هم داره. 


به هر روی اگه وقت داشتید این سریال رو ببینید حتمن


مثلث غم

واقعی
شاهکار
درجه یک
دیدنش رو از دست ندید

هرگز رهایم نکن

چند وقت پیش یه سری کتاب از یه پیجی برداشتم و خریدم که از کتابهای معروف بود. ردیف کردم تو کتابخونه که نوبت به نوبت بخونم. دیشب دنبال یه فیلم بودم که تو گوشیم ببینم اتفاقی یه فیلم دیگه از یکی از کتابهای ردیف شده رو پیدا کردم و دیدم.
فیلم عجیبی بود، تکان دهنده، عاشقانه و احساسی و نادیده گرفتن انسان از سوی یک نیروی قویتر. وقتی خانوم معلم به کتی میگه "شما همه تون بیچاره اید میتونم کمک تون کنم تا ازین بیچارگی نجات پیدا کنید " منم احساس تامی رو داشتم که فقط بایستم یه گوشه و از تمام وجودم داد بزنم داد بزنم داد بزنم ...
کتاب رو تا نیمه کمتر خونده بودم اما این فیلم ترغیبم کرد که تا انتها بخونم.
جالب اینجا بود دیروز روز اهدای عضو در ایران نام گرفته بود و منو یاد سریالی  انداخت که حاتمی کیا چند سال پیش برای شبکه سه ساخته بود. آدمهایی که بی نام و نشان بودن رو در یک قسمت بیمارستان نگهداری میکردند تا بعد بتونن از اعضای اونها برای آدمهای پولدار استفاده کنن.
کثافت این زندگی اینقدر زیاده که آدمها برای نفع شخصی و رسیدن به قدرت و ثروت دست به هر کاری میزنن