از هم گسیختگی

این فیلم منو خیلی تحت تاثیر قرار داد. معلمی که خودش درد داره و درگیر زندگی گذشته شه اما سعی می کنه تو کارش بهترین باشه.

دیالوگهای به موقع، بازیهای عالی، موسیقی بی نظیر و داستان فوق العاده این فیلم رو برجسته کرده.

شاید بعضی صحنه های فیلم اذیت کننده باشه اما واقعیت جامعه ای که از هم گسختگی داره و هنری یک کورسوی امیدیه برای این تاریکی.

یه دور دیگه

فیلم درجه یکیه ..

در ستایش زندگی

صبحانه در تیفانی

یه سکانس داره این فیلم صبحانه در تیفانی که هالی نشسته رو چهارچوب پنجره  وبا گیتار داره آهنگ MOON RIVER رو میخونه، خیلی هم قشنگ میخونه. نت پیانوش رو پیدا کردم و همراه با ترانه ش دارم تمرین می کنم. البته هنوز به استادمم نگفتم دارم چنین کاری رو می کنم استقبال می کنه ولی میگه اول تکالیفی که بهت دادم رو تمرین کن بعدن غیر کتاب رو بزن ...

خلاصه اینکه اگه رفتم حضوری پیشش کلاس میخوام نه تنها با این آهنگ بلکه با صدام هم میخوام سورپرایزش کنم 

محل کارم یه پنجره داره ویوش عالیه. از نماهای مختلفش  که رو به بیرونه هم کلی عکس میگیرم هر روز 

بهار بود چند تا درخت نارنج قد فنج بوی بهارنارنج شون فضای کارخونه رو کرده بود بهشت. خداییش راه داشت میزم رو می بردم همونجا تو حیاط می نشستم. امروز که یکم رفتم تو محوطه قدم بزنم دیدم نارنجها چی بزرگ شدن. یه چتا عکس گرفتم  و یکی رو هم استوری کردم. خیلی هم دوست داشتن  هر کی عکس رو دیده.

خلاصه اینکه از قشنگی های دور و برمون غافل نشیم.

آندره متیوس میگه"

رسالت تو در زندگی تغییر دنیا نیست بلکه تغییر دادن خودته