ذهن زیبا
قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.
ذهن زیبا
قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.
30 کاری که نباید در حق خودتان انجام دهید 1
1. با آدم‌های نادرست نشست و برخاست نکنید. زندگی کوتاه‌تر از آن است که بخواهید وقتتان را با کسانی بگذرانید که خوشبختی را از شما می‌گیرند. اگر کسی بخواهد که در زندگی‌اش باشید، برای شما جا باز خواهد کرد. نباید برای پیدا کردن جایی در زندگی کسی بجنگید. هیچوقت برای بودن با کسی که ارزش شما را نادیده می‌گیرد اصرار نکنید. و یادتان باشد، آنهایی که در زمان خوشی کنار شما می‌مانند مهم نیستند، مهم کسانی هسند که در ناخوشی‌ها و ناملایمات زندگی کنارتان هستند. آنها دوستان واقعی شما هستند.
یادگیری تمامی ندارد
2. سعی نکند همه را داشته باشد: هم جذب کند و هم دفع؛
3. هوش و فهم دیگران را دست‌کم نگیرد؛
4. اتومبیل خود را برای شهروندی که از خطوط عابر پیاده حرکت می‌کند، متوقف کند؛
5. در نقل قول از دیگران، حتی ویرگول‌ها را هم رعایت کند؛
6. ذهنیت خود را از مسائل ضرورتاً مساوی با حقیقت نداند؛
7. هر چند وقت یکبار، از مخالفین خود احوالپرسی کند؛
8. نه برنجد و نه برنجاند؛
9. تفاوت میان تبلیغ و تحلیل رسانه‌های غیرخصوصی را سریع تشخیص دهد؛
10. به عموم مسایل محیط زیستی، حساس و عامل به عمل باشد؛
11. از افراد چند شخصیتی و متملق فاصله بگیرد؛
12. از زبان خود مانند سلامتی خود، مراقبت کند؛
13. در قبال بدی افراد، عمدتاً سکوت کند تا نیروهای معنوی درونی او پرورش پیدا کنند؛
14. بدون چشم‌داشت، برای بازکردن گره‌های اطرافیان خود اهتمام ورزد؛
15. به‌عنوان شهروند، ارزش خود را صدها درجه بالاتر از سیاست‌مداران بداند؛
16. در هفته، دو نیم روز برای رشد فردی و شخصیتی خود، وقت بگذارد؛
17. حتی سه بامداد، از چراغ قرمز عبور نکند؛
18. در محیط کار و زندگی او، رنگ‌های صورتی، زرد، قرمز و کلاً شاد حضور داشته باشند؛
19. علاقه به کنترل‌کردن و احاطه بر دیگران را از شبکه رفتاری خود، حذف کند؛
20. عیوب دیگران را به صورت خصوصی، تدریجی و لحن اصلاحی به آنها منتقل کند؛
21. جایی که به او احترام نمی‌گذارند، نرود؛
22. ادب، تربیت و متانت او نسبت به مواضع سیاسی‌اش، حضور، نمود و برجستگی بیشتری داشته باشند؛
23. آنقدر تمرین کند تا از موفقیت دیگران ناراحت نشود؛
24. از اجرای قانون و رعایت آیین‌نامه‌ها، لذت ببرد؛
25. همه‌جا، با همه‌کس و در معرض هر مخاطبی، یک شخصیت داشته باشد؛
26. از حلقه اول دوستان خود مرتب احوالپرسی کند؛
27. در مغازه‌ها، اجازه دهد کسانی که قبل از او وارد مغازه شده‌اند، زودتر کارشان انجام شود؛
28. مروج و مبلغ رفتار و افکار مثبت افراد باشد و نه خود افراد؛
29. در ماه حداقل یک کتاب تمام کند، یادداشت‌برداری کند و در منظومه فکری و رفتاری خود، آنها را به کار گیرد؛
30. معرف و مظهر این بیان مولانا شود:
هین، خمش کن، خار هستی را ز پای دل بکن تا ببینی در درون خویشتن، گلزارها
منبع/ اینجا
جهت یادآوری/ اینجا
خر غیرتی
غیرت در رفتار بین انسانها ناشی از انحصار طلبی است و امریست چند لایه .
1- سطحی ترین لایه این ست که من انحصار طلبی جنسی نسبت به کسی که محبوبم هست داشته باشم و درست هم هست یعنی ازدواج باعث ایجاد یک مرز بین من و همسرم و تنوع طلبی جنسی میشود و رفتاری مدنی است و باعث میشود خیال هردوی ما راحت باشد که ادامه نسل خودمون را خواهیم داد .
2- لایه بعد انحصار طلبی عاطفی است یعنی کسی که عزیز من است تنها عزیز من باشد و من نیز تنها عزیز او باشم.
3-لایه دیگر غیرت حمایتی است ؛ یعنی که من، کسی هستم که بخشی از نیازهای این فرد را برطرف می کنم و غیرت من به سمتی می رود که از من فردی مسوول می سازد تا در سختیها و دشواریهای زندگی از او حمایت کنم و حمایت هم بشوم
آیا غیرت بد و خوب دارد؟
به نسبت کیستی شما و تعریفی که از زندگی دارید این موضوع نیز تغییر می کند. یعنی اگر بنا باشد لایه های فوق الذکر باعث شود شما از کار و زندگی بیافتید و دنبال محبوبتان بدوید که کارهاش را رتق و فتق کنید ، معنی اش این است که شما تعریف تان از خودتان به عنوان همسر چیزی در مایه های داروغه ناتینگهام است !!!
بنابراین غیرت بد یعنی اختلال عملکردی در زندگی دارنده آن! یعنی سر کار همش فکر طرف بودن و فکرهای متعدد بد کردن. اینجا اتفاقی که می افتد اینست که فرد به سمت اختلال پارانویا ( سوء ظن )پیشروی می کند که بسیار بد و خطرناک است.
آیا ایرانی ها غیرتمند تر هستند؟
بنده آمار مشخصی ندیده ام و تست خاصی نیز سراغ ندارم اما می دانم ایرانی ها انحصار طلبی خاص خودشان را دارند و در ناخودآگاه این جماعت ، مدیر یک قصر بودن و “از همه چیز خبر داشتن” نوعی فرهنگ است و اسمش را فضولی نمی دانند.
در انحصار طلبی هم زن ها با مردها فرقی ندارند و چنین است که آمارهای جمعیتی ، نمایشی مشابه را نشان می دهد
وقتی ما شک به محبوبمان میکنیم باید مراقب باشیم در این صندوق را باز کردن مسوولیت میخواهد یعنی چه پرس و جو کنیم تا ته قضیه را در بیاریم چه سکوت کنیم و تو خودمان بریزیم هردوی ایها مسوولیت میخواهد
چه بسیارند کسانی که گمان خود را در سینه نگه داشته اند ولی اینقدر بداخلاق و تندمزاج شده اند که اگر شکشان را از اول میگفتند ، این رابطه اینقدر بهم نمیریخت! چه بسیار هم کسانی که شکشان را بیان کرده اند و بعد دیده اند مساله خاصی نبوده و سالها شرمندگی این قضیه را حمل کرده اند
راهکار
تنها راهکار و توصیه من این است مراقب باشید تحت تاثیر دو تا فیلم فارسی قدیمی دیدن ، درباره غیرت ورزیدن بر همسرتان، رفتار مبالغه آمیز نا متناسب با بقیه رفتارهاتان نکنید . اگر همسری گرفته اید که نمیتوانید حضور هیچ موجود غیر همجنسی راتا شعاع ۵۰۰ متری او تحمل کنید احتمالا اختلال دارید و اسمش را با غیرتی نگذارید
توصیه من اینست که اگر جایی به شک افتادید بدون تجسس – که اشتباه است- بلکه با بعضی وارسیهای خفیف تا حدی مطمئن شوید بعدش محترمانه بگید:
” ببین ! من از این رفتار تو دچار مشکل شده ام …ممکنه برای من توضیح بدهی در حدی مختصر تا خیالم راحت بشه؟”
اینطوری مسوولانه انتقاد کرده اید و همکاری مخاطبتان را معمولا جذب میکنید.
منبع: اینجا
دل نوشته های یک میثاق/ اینجا