دارم دوره ی مربیگری میبینم برای بسکتبال. امروز خبر دادن دوره مون با آقایون مشترکه. چقدر این رقابت رو دوست دارم. کاش همه جا رو مثل مستراح زنونه مردونه نمی کردن تا حرمت بین آدمها حفظ بمونه. کسی خودش رو برتر ندونه. اگه این جدا سازیها نبود ما امروز از نظر روانی حداقل آدمهای سالمتری بودیم.
مدیرم (مدیر عامل شرکت مون) سربازی پسرش رو شهر محل سکونتش گرفت. براش تو شرکت همبسته کار پیدا کرد.
پسرش زنگ زده به پسرش میگه: چطوری مرد زندگی
زندگی زنان ایرانی شبیه هیچکدوم از فیلمها و کتابها و ملتها نیست. فکر کن به قصد سفر بیای بیرون از خونه ت اما جنازه ت برگرده شهرت. چرا؟ چون تو مثل یه عده آدم بیشعور فکر و زندگی نمیکنی.
این فیلم درمورد حق رای زنان در سوییسه که توی یه روستای کوچیک اتفاق افتاده اونم سال چکش. خانومها تحصن کردن خونه نرفتن حالا مگه خون از دماغ کسی ریخته شد؟ نه
اینجا جوون مردم بخاطر حجاب اسید پاشی میشه به صورتش حتا کشته میشه چون مثل اینا فکر و زندگی نمیکنه.
فیلمش خیل قشنگه. حتمن ببینین. بگین آقایون درو برتون هم ببینن. فیلم یه سکانس خیلی خوب داره در مورد شناخت خود زن که به نظرم برای هر انسانی لازمه بدنش و ساختارش رو بشناسه.