آدم وقتی سن و سالش کمتره قدرت ریسک پذیری خیلی بالاتری داره، یه سری از کار ها رو انجام میده که وقتی چند سال بعد که بهش فکر می کنه میگه اون زمان چی دل و جراتی داشتم این کارو کردم و این تصمیم رو گرفتم، تصمیمی که از نظر خیلی ها غیرمنطقی و عملن رو به سقوط بوده. حالا که فکر می کنم می بینم من همیشه آدم محتاطی بودم تو یه سری مسایل اما بزرگترین تصمیم زندگیم این بود که به حرف کسی گوش نکردم و مستقل شدم و راه خودم رو پیدا کردم و از این بابت خیلی خوشحالم. این روز ها درک بهتری از زندگی دارم. می دونم چی میخام از زندگی، یه جاهایی کم میارم و خودم رو بشدت ملامت می کنم اما به خودم میگم هی ببین 5 سال دیگه اون فکرایی که درمورد خودت داشتی حتمن بهش رسیدی پس کم نیار و به تلاشت ادامه بده.
داشتم اینو میگفتم که آدم تو سن کم قدرت ریسک پذیری بالاتری داره و به طبع کار هایی رو که می کنه از روی هیجانه تا فکر اما نتیجه ش خیلی مهمه چون آدم به دیگران میخاد ثابت کنه توانایی انجام هر کاری رو داره پس گیر بیخودی به خودش و علایقش ندن (البته من اون هیجانش رو دوست دارم و لذتی که حاصل میشه). مطمئنم شما هم ازین دست ریسکها تو دوره ی 16 تا 4-23 سالگی تون داشتید. برید یه نگاهی به همون دوره از زندگی تون داشته باشید ببینید برا ی اثبات خودتون به خانواده و دیگران چی رو بالا و پایین کردید.
خب من ازونجایی گه بیشتر اوقات خرید اینترنتی انجام میدم (گاهی اوقات وقت نمی کنم برم حضوری خرید کنم) سعی می کنم اجناسی رو بخرم که دوام داشته باشن تا اینکه اسیر زبان چرب و نرم فروشنده ها بشم که میگن فلان جنس ترکه، فلان جنس چرمه و فلان جنس اصله، فلان جنس چند سال برات کار می کنه و اینا ...
حالا تا اینجا داشته باشین که یه روز داشتم کفشم رو تمیز می کردم که از خریدش یک و سال و نیم گذشته و فروشنده کلی از جنسش تعریف و تمجید که چرمه و ترکه و ... منم که تا اسم چرم میاد عنان از کف میدم خریدمش که همش باز شده و وارفته، که دیدم یکی از لنگه ها شماره 38 و اونکی 39 هست. منو می بینی. اون موقع که رفته بودم برای خرید همش احساس می کردم پای چپ کمی بزرگه ها که فروشنده گفت قالبشون همینطوریه. حالا من همش دارم فکر می کنم واقعن چرا من اون روز نگاه نکردم ببینم هر دو تا لنگه یه سایز هست یا نه همنطوری به اعتبار حرف فروشنده خرید کردم.
حالا این از خرید حضوری بنده هست که اینطوری شده خوبه پامو با خودم برده بودم ولی تو خرید اینترنتی حواسم جمع و با تحقیق و تفحص خرید می کنم. اینم از مزایای خرید اینترنتی هست و بس. بعد بعضی ها میگن دنیای مجازی بده. در مورد خرید اینترنتی هم میام بعد براتون تعریف می کنم خبط بزرگم رو :))))
یک: چرم
چرا محصولات چرم ایرانی اینقدر گرونه؟ درسا چرم که سر به فلک میکشه قیمتهاش. نوین چرم هم جدیدن خیلی کشیده رو اجناسش. واقعن ما لیاقت این رو نداریم از برند های داخلی خودمون با قیمت مناسب خرید کنیم؟ از بس هر چی آشغاله به اسم جنس تُرک دادن به خورد ما حتا ذائقه خرید مون هم عوض شده و این وسط یه عده دارن لایی میکشن بدجور.
اگه میگید از برند ایرانی خرید کنید که بنده دارم این کار رو می کنم ولی چرا در عرض چند روز یهو قیمت یه محصول بالا میره؟لایی نرید لایی دان تون پاره میشه ها.
دو: فوتبال
ایشالا میریم که یه فینال جانانه و یه برد شیرین رو تو آزادی رقم بزنیم و پرسپولیس عزیز دل قهرمان جام باشگاههای آسیا بشه و جام رو تا یکسال تو خونه نگه داره.
سه: تعطیلات
تو این سه روز تعطیلی اینقدر فیلم دیدم که کمرم درد میکنه. چون رو زمین می نشستم و فقط برای خواب و خوراک پا میشدم دیشب از کمر درد ناله می کردم. صبح یکم بهتر شد البته تو سرویس نشستن باعث شد روند رو به رشدی داشته باشه. علاوه برکمر چشمام احساس می کنم پر از آب توشونه و گوش هام هم همش وز وز می کنه :))))
من موندم این تعطیلات کمی بیشتر ادامه میکرد عاقبتم چی میشد. ملت روزای تعطیل میان شمال زباله پرتاب می کنن حتا نمک فلفل هم با خودشون میارن تا خرج سفر نکنن بعد بنده تو همین گیلان هستم روزای تعطیل چسبیدم به لپ تاپ زباله رو تو اتاق خودم میریزم
ادامه مطلب ...