ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.
ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.

زندگی زنگ تفریحی است مابین ابدیت و ازلیت*

از وقتی که به یاد دارم کتاب توی خونه ی ما فراوان پیدا می شد. با اینکه پدر و مادر کتابخانی نداشتم اما ذوق کتابخانی را برادر بزرگترم توی ما شعله ور کرد. هر بار که به کانون یا کتابفروشی می رفت با کتابی در دست به خانه بر می گشت. یک روز کتابی آورد که محبوب دل همه ما شد. سالها بعد که بزرگتر شدم آن را در کتابفروشی پیدا کردم و به کتابخانه ام اضافه کردم.


وای که خاندنش بعد از سالها چه حس قشنگی به من داد. هر کدام از خاهر ها و برادر ها بعد از دیدن کتاب آن را برداشتند و به گوشه ای نشسته و مشغول خاندنش شدند. لبخندی را که بر لبشان می نشست و یک نفس شعر را می خاندند آنهم بلند گویی که خاطره ای برایشان زنده می شد از کودکیشان.
خاطرات دوران کودکیمان پر است از این نوستالوژیها که حتا پیشرفته ترین دست سازهای بشر هم یارای جایگزینی شان نیست. کسانی که با احساس شان این نوستالوژی ها را برایمان خلق کردند و به ما یاد دادند حتا بزرگ که باشیم، کودکیم وقتی از احساسی زیبا به ذوق می آییم و شادی می کنیم.
مرحوم منوچهر احترامی مردی است که یادش در قلب تمام کودکان ایران زمین جاودانه خاهد ماند. 16 تیر زاد روز این بزرگ مرد ادبیات و طنز ایران است. مجموعه "بچه ها من هم بازی"
قبل از تعطیلی در هفته نامه "بچه ها گل آقا" منتشر می شده که در ادامه مطلب به یاد این بزرگ مرد طنز ایران طنز نوشته ای از آن را پیشکش می کنم.

روحت شاد
 
 

احمد چاخان!

امیر علی گفت:" بابای من کشتی گیر است. همه کشتی گیر های دنیا را ضربه ی فنی می کند. فقط عباس جدیدی را نمی تواند ضربه فنی کند."
من گفتم:"بابای من هم کشتی گیر است. همه ی کشتی گیر های دنیا را ضربه ی فنی می کند. عباس جدیدی را هم ضربه فنی می کند."
مصطفی گفت:" بابای من رئیس است. همه رئیس ها زیر دست بابای من کار می کنند. فقط آقای خاتمی زیردست بابای من کار نمی کند."
من گفتم:"بابای من هم رئیس است. همه رئیس ها زیر دست بابای من کار می کنند. آقای خاتمی هم زیردست بابای من کار می کند."
سامان گفت:"بابای من هنر پیشه است. در همه ی فیلم های دنیا بازی می کند، فقط در فیلم های کارتون بازی نمی کند."
من گفتم:"بابای من هم هنر پیشه است. در همه ی فیلم های دنیا بازی می کند،در فیلم های کارتون هم بازی می کند."
سامان گفت :"راست می گویی؟ بابای تو در فیلم های کارتون هم بازی می کند؟"
من گفتم:"پس چی که بازی می کند!"
سامان گفت:"پس بی جهت نیست همه ی بچه ها به تو می گویند:احمد چاخان!"


از سری مجموعه های " بچه ها من هم بازی" از روانشاد منوچهر احترامی

* عنوان پست: نوشته بر روی سنگ قبر منوچهر احترامی