- دارم پیاده تو خیابون قدم می زنم. راننده ی ماشین که پرچم "یا حسین مظلوم" به آنتنش وصله زل زده به پالتوی کوتام.
با خودم می گم: اون پرچم "یا حسین مظلومت" رو باور کنم یا چشم چرونیتو؟؟؟؟؟
- رفتم فیلم بخرم. فروشنده به جای 200 تومن باقی مونده دست کرد از تو دخلش و دو تا آدامس موزی بهم داد و گفت: بفرما سرکار خانوم.
با لبخندی اشاره کردم به آدامسها و گفتم: پول رایج مملکته دیگه ...
- توی ماشین نشستم و نگاه می کنم به دو تا راننده که با هم تصادف کردند به شدت دارن از خجالت هم در میان و سر و صورتشون از مشت و لگد هم بی نصیب نمی مونه.
- توی دانشگاه تهران روحانی داره سخنرانی می کنه. یه عده ای داد می زنن: منا.فق اعدام باید گردد. یه عده ی دیگه می گن: مو.سوی و کرو.بی آزاد باید گردند.
روحانی لبخند به لب می گه: کشور به عقلانیت نیاز داره و باید این احساس رو مدیریت کنیم و ...
دوباره یه عده ای داد می زنن: انرژی هسته ای حق مسلم ماست. روحانی باز هم لبخند به لب میگه: البته که حق مسلم ماست اما معیشت مردم هم حق مسلم شونه و ...
- ایران تو جام جهانی با آرژانتین همگروه شده و ملت هجوم می برن به صفحه ی فیض بوق "مسی" و هر چی میتونن نثارش می کنن که ای مسی تو اگر طلا هم بودی هیچ کاری نمی تونی در برابر ایران بکنی ...
- و هر روزی که میگذره بیشتر بهت لعنت میفرستم که ارزش و اعتبار مون رو به هیچ به باد دادی و حالا داریم آب رو می ریزیم اونجایی که از مدتهاست داره میسوزه...
برای آنکه مانع احساس عدم امنیت دیگران در اطرافمان باشیم ، خود را از
انظار دور می سازیم اما این کار ما را به جایی نمی رساند . ما متولد شده
ایم که شکوه و عظمت خداوند را به نمایش در آوریم . چیزی که در درون ماست، نه در درون برخی از ما، بلکه در درون تک تک ما و زمانی که به این نور
درونمان اجازه تابیدن می دهیم ، ناآگاهانه به دیگران نیز اجازه چنین کاری
را می دهیم .
نلسون ماندلا