ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.
ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.

خاکساران جهان را به حقارت منگر

چند سال پیش من عضو یک انجمن محیط زیستی بودم که به صورت داوطلبانه در گیلان فعالیت می کرد. این انجمن علاوه بر تشکیل جلسات متعدد در مسایل محیط زیستی، یکی از بزرگترین دغدغه و فعالیتهاش مربوط می شد به آموزش در روستاهای گیلان. در سال 85 بهمراه اعضای این انجمن 25 روستا رو در زمینه حفظ محیط زیست، آگاهی رسانی، اهمیت زباله های تر و خشک، جداسازی و بازیافت اونها آموزش دادیم و عمده ی این آموزشها به زنان در مساجد و خانه و کودکان در دبستانها و محل های آموزش تحصیلی بود. خب خیلی از روستاها بعد از آموزش ما شکل دیگری به خودش گرفت و تونست یک تلنگری به دهیار روستا و زمینه رو جهت آماده سازی وسایل مورد نیاز جهت حمل زباله و سطلهای 4 گانه ی زباله ی خشک و همکاری مردم در حفظ و نگهداری منطقه ی زندگی شون فراهم بیاره. حتا عید سال 88 یا 89 بود گویا رفتیم با دوستان در پلیس راه رشت به مسافرانی که وارد خاک استانم می شدند ضمن خوشامد گویی، کیسه ی پارچه ای مخصوص زباله جهت نصب در خودرو های شخصی و همچنین کیسه های بزرگ مخصوص زباله های خشک و بروشور های آموزشی می دادیم و از اونها خاهش می کردیم ضمن لذت بردن از طبیعت، مسایل بهداشتی/ محیط زیستی رو هم رعایت کنند. واقعیتش رو بخایید من در کنار دوستانم با اشتیاق و علاقه ی تمام کاور سبز سازمان محیط زیست رو پوشیدیم و مشغول آموزش دادن شدیم و حتا لحظه ای هم نگران این مسله نشدیم که شاید آشنایی ما رو در اون وضعیت ببینه چون کارمون رو بسیار مقدس می دونستیم...


آقای علی دایی در برنامه زنده و پر ببیننده تلویزیونی 90 عنوان می کنند که "یکی استعداد داره می شه مسی و اون کسی استعداد نداره می شه کارگر شهرداری." واقعیت اینه خیلی از ما آدمها در شرایط حساس وقتی عصبانی می شیم ممکنه خیلی حرفها رو بزنیم که بعد ممکنه از زدنش پشیمان بشیم. پستم اعتراض به حرف علی دایی نیست بلکه شاید یک روز، فقط یک روز باید در هیبت این لباس بود تا درک کرد گفتن بعضی از حرفها به راحتی نیست، به راحتی که بشه در یک برنامه پر بیننده ی تلویزیونی به زبان آورد...

آقای علی دایی به شما که افتخار تیم ملی هستید، احترام می گذارم. به اینکه در کنار سب بلاتر و پلی و معروفان دیگه ی فوتبال دنیا بودید، تعظیم می کنم اما خاهش می کنم وقتی که عصبانی شدید بعضی از کلمات و جملات رو بعد از تعمل از دهان خارج کنید.

به قول یکی از دوستان می گفت: در دنیای مجازی همه کارشناسند و همه چیز دان. میخام به این دوست عزیز بگم که دوست من، باید بعضی از شغلها و کار ها رو انجام داد و تجربه کرد تا به درک مهم بودن اون رسید. بعضی از شغلها که اگر کسی نباشه انجامش بده، یک منطقه، شهر و کشور فلج میشه ...

کاش یاد بگیریم کمی چشمانمون رو باز کنیم و سرسری به آدمها، شغلها، ارتباطات و ... نگاه نکنیم. کاش یاد بگیریم کمی فقط کمی به ارزش ها احترام بگذاریم. کاش یاد بگیریم جنسیتی، حیثیتی، تعصبی به موضوعی نگاه  و باهاش برخورد نکنیم. کاش بتونیم اثری جاودان از خودمون به جا بگذاریم هر چند کوچک که بازماندگان ما به چشم یه ثروت بهش نگاه کنند نه خجالت و سرافکندگی ...

  

پ.ن.1. شاید این جملات لازم بود که بدونیم هنرمند س.ی.ا.س.ی نیست و نان هنرش رو میخوره نه ...

پ.ن.2. اسپند که آمد یعنی رصد کنید خودتون رو، کارهاتون رو و اعمال یکسال تون رو. امیدوارم سربلند این یکسال باشید با تلاش، پشتکار و همتتون ....

 روز های اسپند به سپیدی دانه های برف بر شما گوارا