شب است و سکوتش. هدست به گوشم. پاهایم را به روی مبل روبرو انداخته ام و بدن خسته ام را بر دیگری، لم. کتاب به دست و جملات زیبایش را نوش جان می کنم. جملاتش ساده اند اما عمیقند و وسیع. جملاتی ساده که با دید دیگری نگاشته شده. صفحات را یکی پس از دیگری ورق می زنم. متوقف می شوم در یک جمله. یک بار، دوبار، اصلن چندبار می خانم. جمله میخکوبم می کند، نه ناک اوتم می شوم انگار، به فکر فرو میروم. آدمهای زندگی ام یادم می آیند. آنهایی را که دوست ندارم، بار ها رنجاندنم. باز می خانمش:
"عقلانیت"
سخت ترین کار دنیا، لبخند زدن به کسی است که دوستش نداری
و آسانترین کار دنیا، لبخندی است که کدورت ها را از میان بر میدارد.
بغض می کنم. گریه ام می گیرد. آرمان گرشتاسبی می خاند:
به سمت ماندنت، راهی نمی شوی چرا
گاهیستاره هدیه کن به مشت پوچ شب ها
همان صفحه را تا می کنم تا یادم باشد، یادم بماند، تلنگری شود اما دلم نمی آید تایی بر کتابم ماندگار شود. بازش می کنم، اثرش مانده. نگاه می کنم به آن تا و به آن صفحه و به آن جمله ی تلنگروار...
گاهی دلیری میخاهد لبخند زدن، حتا تصنعی و ساختگی و نمایشی بر آنکه مرا دوست ندارد و دوستش ندارم و خطی میان من و او که بوجود آمده مثل آن تای ساده ی ورق.
باید با خودم عهد ببندم سخت ترین و آسانترین کار دنیا را تمرین کنم. گاهی ساده ترین جملات، همتی بلند میخاهد تا درک شوند، پذیرفته شوند، اجرا شوند. در میان مردم این شهر، باید سخت و آسان را اجرا کرد تا به بزرگی رسید و بزرگی را باید از کسی یاد گرفت که از آن بالا نظاره ام می کند. می بخشد، بی منت. می خندد، بی کدورت. دعوت می کند، با نشانه و مهر می هد، بی چشمداشت.
و دیگر بار تکرارش را می شنوم:
آشوبم آرامشم تویی
به هر ترانه ای سر می کشم تویی
سحر اضافه کن به فهم آسمانم...
این روز ها کتابهای خوبی خریدم که تعدادی از اونها جیبیه و همچنین گوش سپردن به آهنگهای زیبایی که همزمان میشه با خوندنشون. به نظرم یه کتاب خوب و یه موسیقی خوب، از نان شب هم واجب تره. والا
کتاب جیبی: دل نوشته های روانشناس کافه نادری
نویسنده: رامین کریمی/ روانشناس و نویسنده
آدرس سایت: raminkarimi.com
خوندن این کتاب رو از دست ندید.
آلبوم موسیقی گروه چارتار
آهنگهای زیبا با شعر های بسیار زیباتر و جملات عمیق ، شنیدنیه. شنیدنش رو از دست ندید.