ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.
ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.

تحلیلهای یک دعوا از ذهن یک آدمِ از خاب پریده

دیشب با کلی کلنجار بر سر خابیدن و غلتیدن در جای مبارک، تازه چشمانم گرم خاب شده بود که یکهو صدایی بلند منو از جا کند. (می گم کند یعنی کند، شما عمقش رو خودتون تصور کنید). جریان ازین قرار بود که آقای همسایه گویا بعد از نئشگی خانوم خودشون رو از خونه پرت می کنه بیرون اونم با لباس خونه (خاک بر سرِ مردک بیشعور. ملت همش از مزایای حجاب و وقار می گن بعد این احمقِ نادان زنش رو بدون پوشش پرت کرده از خونه بیرون. تو همون هیر و ویر (هیر و گیر ) یه دفعه یاد اون خانندهه "ح. ز" افتادم که می گفت: اگر توی خانواده حجاب رعایت بشه خانواده آرامتر و شاد تره). خانوم ضجه می زد و من مبهوت سر جای خودم نشسته بودم و هیچ درکی از زمان و موقعیتم نداشتم و عمق فاجعه زمانی بود که زحمتی رو که برای خوردن ماکارونی کشیده بودم، به هدر رفته و انگاری غذا دوباره به معده ی من بی نوا برگشته بود. کمی که هوشیار شدم رفتم یک لیوان چای برای خودم ریختم تا بتونم کمی به اوضاع مسلط بشم. همانطور که قند رو میزدم توی چای (بعضی اوقات با قند، چایی خوردن خیلی می چسبه) داشتم با خودم فکر می کردم که این آقا زده تو زمان نئشگی خانومه رو از خونه بیرون کرده. بعد اگه این خانومه زنگ بزنه 110 که اولن عمرن نمی یان یا اگر بیان با تاخیر میان و بعد اینکه با تاخر شون کل موضوع رو فیصله میدن و زن باید بره سر خونه زندگیش و زنِ زندگی باشه. احیانن اگه کار به شکایت بکشه بازم خانومه باید بره با مردک معتاد زندگی کنه پس همون بهتر کتک بخوره و سر به زیر باشه و صداش هم در نیاد. بعد اگه زن برای دفاع از خودش مثلن میخاست روی آقاهه چاقویی چیزی بکشه و یا مثلن پرتش کنه به در و دیوار و بعد ترش احیانن مرده یه چیزیش میشد ( می مُرد الاهی) خانومه می بایست می رفت بالای دار. یا مثلن اگه زنه مرده رو از خونه می انداخت بیرون خب مرده می رفت یه جایی که بهش خوش بگذره.
نمی دونم برای موارد زیر چه عنوانی بزارم !!!!!!!!!!!!
1- ساعت 11 شب با هم بحث نکنین. اصلن با هم قهر باشین. والا بخدا ملت نیاز به آرامش دارن. با اون داد و بیدادی که راه میندازید کل سیستم بدن یه آدم خابیده رو بهم میریزید.
2- بعد اون آدمی که یهو و با جار و جنجال زن و شوهری از خاب بیدار میشه مجبوره تا خودِ ساعت 2/30 بیخاب بشه و گوسفندا رو بشمره.
3- بعدترش اونهایی که پنجره شون درست روبروی پنجره ی اتاق دیگریه و ساعت 2 شب داره "کوزی گونی" می بینه اونم باصدای بلند ( فکر کنم ولوم تی وی عضرا خانوم اینا رو 30 و خورده ای بود یا شایدم بیشتر) جرمش کمتر از همون آقای نئشه نیست بخدا.
4- به قول خاهرم اون خانوم با جیغ بنفشی که می کشید باید بره برزیل تیم ملی رو تشویق کنه.
5- زن و مرد در جامعه ی کوچیکش شون وقتی برای هم ارزش قایل نباشن و به حریم خودشون و دیگران احترام نگذارن نباید انتظار داشت در یک جامعه ی بزرگتر آدمها در کنار هم با صلح و آرامش زندگی کنن.
6- درد داره وقتی می بینی آدمها چقدر بهم بی اعتماد شدن...
7- دلم به حال بچه هایی که توی این کشمکش ها و بحث ها، روح و ذهنشون آسیب می بینیه واقعن می سوزه. واقعن چه کسی جوابگوی روح زخمی این بچه هاست؟؟؟؟

 این جمله به دلم نشست: