ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.
ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.

!!!!!!!!!!!

گاهی زخمهایی توی زندگی ما آدمها هست
که با هیچ مرهمی خوب شدنی نیست.
فقط باید گذاشت و گذشت...
اما بدتر از اون حسرتهایی توی زندگی هست
که هیچ جایگزینی نداره.
واقعن هم نداره ...

یک

10مورد از چیز هایی که علاقمندی در یک لیست تهیه کن و آن را در یک جای امن بگذار. دفعه ی بعد که غمگین شدی سری به آن بزن.


1- روزهایی که با خاهرام میرم بیرون از شهر. با اینکه بعضی اوقات دعوامون میشه اما سراسر خاطره ست. روز هایی که با هم مچیم به شدت، اون روز دیگه خداست برامون


2- وقتی به آلبوم عکسها و همچنین فولدر عکسهام نگاه می کنم انگاری در همون لحظه قرار دارم. بعضی از زوایاش اینقدره برام روشن میشه که قبلن بهش توجه نکرده بودم.


3- با دوستان قدیمی مشغول حرفها و روز ها و خاطرات قدیمی میشم سرشار از خوشی ام.


4- نگاه کردن به قفسه ی کتابهام بشدت حالم رو خوب میکنه.


5- وقتی یه نوشته ای رو از لای یکی از  کتابام پیدا می کنم که یه راه حل خوب رو بهم نشون میده، هنوز امیدوارم میشم که زندگی برای من ادامه داره و برای ناامیدی خیلی زوده.


6- یاد حرفهای شیرین ماکان (خاهر زاده م) و رفتار هاش می افتم اصلن یه حال خوبی میشم.


7- از توی فون بوک موبایلم شماره ی یک دوست رو پیدا می کنم که بتونه با حرفاش آرومم کنه نه نصیحت. قشنگی های زندگی رو یادم بیاره نه زشتی هاش رو. موفقیتهام رو بهم یادآور بشه نه سختی ها رو و ...

یه دوست خوب تو سختی ها ست که بهم نشون میده من چقدر براش ارزشمندم حتا اگر ندونه که من تو چه موقعیتی هستم و جقدر دلگیرم...


8- خوردن هندوانه، بستنی کاکائویی، سیب، چای با خرما هم نقش موثری در بهبود حال من داره


9- پیاده روی توی یه مسیر طولانی خصوصن از یه مسیر سرسبز


10- خرید کردن هم بشدت حالم رو خوب میکنه حتا یک چیز کوچیک و قیمت پایین


11- وقتی می نویسم از احساساتم و وقتی آتیش می زنم اون نوشته ها رو، خصوصن که بدیها و دلتنگی ها رو توش نوشتم، احساس سبکی خاصی می کنم.




یاد گرفتن میتونه راه حل خیلی از دلخوریها باشه

چند شب پیش شبکه ی تهران داشت سریال "شاید گاهی برای شما اتفاق بیفتد" رو نشون میداد که ماجرای داستان زن و شوهر جوانی بود که به تازگی بچه دار شده بودند. بعد از مدتی تمام حواس خانوم به روی بچه ی کوچیکشون بود و آقای خونه ازینکه دیگه روابطشون مثل سابق نیست، سخت پریشان و آزرده خاطر بود. آقای خونه مشکل رو با همکارش مطرح می کنه و اون همکار جلبکش هم بهش راهکارهایی که خودش توی زندگیش جواب داده، میده و به این ترتیب اونها روز به روز از هم بیشتر فاصله می گیرند تا اینکه آقای خونه تصمیم میگیره بره با یک آدم متخصص و کاربلد که در حوزه ی روانشناسی و مشاوره تحصیل کرده، مشورت کنه. بعد از راهنماییهای آقای مشاوره، آقای خونه یاد گرفت با مهارت و با صحبت کردن خاسته هاش رو به همسرش منتقل کنه و اگر مشکلی هست با درایت، اون رو از راه برداره نه با لجبازی و جبهه گیری.

نتیجه ی اخلاقی: در هر کاری از متخصصش کمک بگیرید نه از آدمهای ....


این پست