-
....
دوشنبه 24 مهرماه سال 1396 12:55
صفحه عکسهای بنده در اینستاگرام دوست داشتید نگاهی بندازید. mehremah62@
-
سکوت
یکشنبه 23 مهرماه سال 1396 09:30
نمی دونم سکوت کردن رو تجربه کردید یا نه اما من هفته پیش جمعه می تونم بگم سر جمع 5 دقیقه حرف زدم. تجربه خوبی بود.فکر می کنم گاهی اوقات لازمه سکوت کردن.
-
خدمتکاران
پنجشنبه 20 مهرماه سال 1396 13:03
داستان در سال ۱۹۶۳ در شهر جکسون، ایالات میسیسیپی، آیبیلین کلارک (وایولا دیویس) زن سیاهپوست پنجاه سالهای است که در خانههای سفیدپوستها کار میکند و بچههای آنها را بزرگ میکند. وی به تازگی تنها پسرش را در یک حادثه صنعتی از دست داده است. وی برای خانواده لیفولت کار میکند، در واقع فرزند الیزابت لیفلوت بزرگ میکند....
-
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
چهارشنبه 19 مهرماه سال 1396 10:20
اتفاقاتی هست در زندگی که آدم را بالا و پایین می کند. نوسانی به آدم می دهد که تا یک مدت نمی داند چه سرش آمده. در کنار همه ی فعالیتهایی که در روز دارم و خستگی هایش لحظه ای نیست که یاد خواهرم از ذهنم بیرون برود. مثلا دیشب که از خیابان ... رد می شدم دیدم چقدر خاطره داریم اینجا. انگاری یکی چاقویی برداشته و دارد قلبم را ریش...
-
امتحان کنیم
یکشنبه 16 مهرماه سال 1396 08:20
کاری که فراموش می کنیم در حق خودمون انجام بدیم. ما مهمترین آدم زندگی خودمون هستیم.
-
..........
پنجشنبه 13 مهرماه سال 1396 14:54
این مرد ها که سرما می خورن انگاری آر پی جی 7 خوردن. ببینین چی ادا اطوار دارن. بیچاره ما خانوما که پریود می شیم نمی دونیم خودمونو برای کی لوس کنیم؟؟؟ والا
-
هدیه ی خوش آب و رنگ
پنجشنبه 13 مهرماه سال 1396 09:15
یک رفیقی داریم جنوبی . همین وبلاگ باعث آشنایی مون شد. از جیک و پوک هم شاید خبر نداشته باشیم می تونم بگم حداقل دوستای خوبی برای هم هستیم. من دختری از دیار باران و نادیا دختری از دیار آفتاب. نادیا منو سورپرایز کرد و هدیه ی تولدمو چند روز زودتر برام فرستاد. می دونستم نادیا کار های دستی رو خیلی خوب انجام میده اما این ساک...
-
از اون جواب خوبا
چهارشنبه 12 مهرماه سال 1396 13:31
مونا برزویی اومده بود برنامه آبان (فصل اول که آزاده نامداری مجری ش بود). تو برنامه یه گزارش نشون دادند از مونا برزویی که توی دانشگاه علامه کارگاه ترانه نویسی برگزار کرده بود. اعم این گزارش که از خبر 20:30 پخش شده بود این بود که مونا برزویی که با خواننده های اونور آب (منظورشون شادمهر عقیلی بود) کار کرده با چه مجوزی...
-
لبخند
چهارشنبه 12 مهرماه سال 1396 09:12
اینجا داره بارون میاد. آدم دوست نداره اصلا از جای گرم و نرمش بیاد بیرون. توی محل کارم وقتی رفتم دستم رو بشورم، توی آینه سرویس بهداشتی یه نگاهی به خودم کردم که صورتم اخم داشت. به خودم گفتم حیف نیست این صورت که یه رژ بنفش زیباش کرده با لبخند زیبا تر نشه. لبخند زدم، از نظر خودم و آینه زیبا تر به نظر رسیدم. گاهی اون خورده...
-
من به سیبی خشنودم*
سهشنبه 11 مهرماه سال 1396 09:30
می دانید گاهی اوقات که با زندگی چرخ می خورید، می بینید یکسری اتفاقات که دست آدمیزاد است آنقدر آدم را گیج می کند که تصمیم گیری سخت می شود. زمان فقط برای درست یا غلط ماجرا می گذرد و یکهو چشم باز می کنی و می بینی اگر آزمون و خطا صورت می گرفت حداقل می دانستی که کاری انجام داده ای نه اینکه بگذاری زمان هدر برود و تو بمانی و...
-
خانوم چروک
پنجشنبه 6 مهرماه سال 1396 13:31
به یاد ندارم روزی شلخته رفته باشم سرکار. چروک و این مدلیها منظورم هست اما دیروز جبران همه ی این سالها را یکجا در آوردم. معمولن لباسهای اداری ام را دو روز در میان می شویم. پریروز که انداختمشان توی ماشین سختم گرفت برق آشپزخانه رو روشن کنم تا روی تایم کم بگذارمش. تایمر را چرخاندم رفتم سروقت فیلم دیدن. معمولن بعد از یکربع...
-
از دیروز این متن ذهنمو به خودش مشغول کرده
دوشنبه 3 مهرماه سال 1396 08:25
-
عذرا خانوم
یکشنبه 2 مهرماه سال 1396 10:05
یک همسایه روبرویی داریم عذرا خانوم. از خیلی قبل تر ها می شناختمش، از بچگی، از زمانی که هم مراقبت مادرش بود و هم درس میخاند تا دانشگاه قبول شود برای زبان انگلیسی. اتفاقن دو بار قبول هم شد اما توی گزینش ردش کردند اما کم نیاورد و آنقدر کنکور داد تا قبول شد. وقتی مادرش فوت شد، تک و تنها توی خانه ی به آن دَرَن دشتی زندگی...
-
:)))))))))
شنبه 1 مهرماه سال 1396 08:18
اصلن اینکه امروز اول مهر و آغاز سال تحصیلیِ یا اول پاییزِ یا اول محرم یا هنوز حقوقمون رو نگرفتیم و یا هر چیز دیگه بیایید برای خودمون و دیگری اتفاق خوب و احساس خوب و حال خوب آرزو کنیم وقتی می تونیم و از دست مون بر میاد با حس های خوب و کلمات خوب. آرزو می کنم امروز پر از رنگ و روشنی و صلح و عشق برای من و شما و همه باشه.
-
ساعت رسمی کشور
پنجشنبه 30 شهریورماه سال 1396 12:17
امروزسرصبحی اخبار می گفت: ساعت 24 امشب ساعت رسمی کشور یکساعت به عقب کشیده می شود و من، منِ احساساتی که نور همیشه حالم را خوب می کرد به آسمان فقط خیره شدم، به خورشید که نارنجی می تابید و پنجشنبه ای را یادم آورد تا آخر عمرم در ذهنم به مانند زهرمار خواهد ماند.
-
بنیاد کودک
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1396 15:15
یادمون نره امام حسین راضی به اینهمه ریخت و پاش نیست. ده شب خرج محرم رو برای آینده یک کودک سرمایه گذاری کنیم با ماهی فقط 40000 تومن که این کودک آینده همین مملکت رو خواهد ساخت. www.childf.com
-
ثبت لحظه ها
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1396 09:40
دیروز توی رشت کلی دنبال سوژه عکاسی گشتم. خیلی از کوچه پس کوچه های شهر کوچیکم رو حتا نمی شناختم فقط اسمش رو شنیده بودم. برای اینکه به تاریکی هوا بر نخورم یه مسیر رو انتخاب کردم تا بتونم عکس بگیرم. خونه های قدیمی سوژه من شد. در و دیوار هاش، سقفهای سفالی، سر در، کلون و سقفش و پنجره ها و ... انگاری هر کدوم یه اتفاقی رو از...
-
خطاب به خودم
دوشنبه 27 شهریورماه سال 1396 09:14
گاهی توی زندگی فکر می کنی اونقدر محکم و قوی و کامل هستی که هیچ چیزی نمی تونه از پا درت بیاره و هیچ کارِت اشتباه نیست و از روی تعقل و تجربه کار هاتو پیش می بری اما یکهو یک اتفاق تمام محاسبات و زندگی تو بهم میریزه. خرد میشی، متلاشی میشی،از تو ساخته میشی میشی یه آدم جدید. دیگه خیلی از قانونهات ارزشش رو از دست میده و دیدت...
-
همسایه های فرهنگی مون
یکشنبه 26 شهریورماه سال 1396 20:35
اتاقم یه پنجره رو به کوچه داره. سرم درد می کرد،اومدم کپه مرگمو بزارم دیدم صدای دعوا میاد. یکی از همسایه ها شاکی بود چرا اون یکی همسایه اشغالو پرت کرده وسط کوچه. همسایه سوم اومد،همسایه شاکی برگشت گفت بزار اونی که اشغال و پرت کرده بیاد جمع کنه. همسایه دومه به همسایه سومه گفت آقای فلانی جمعش نکنیا تا باقی همسایه ها یاد...
-
عکس
شنبه 25 شهریورماه سال 1396 15:34
تمامی عکسها متعلق به اینجانب بوده و لاغیر
-
نسل جدید اَپِل
چهارشنبه 22 شهریورماه سال 1396 15:39
می دانید بعضی اوقات ویرِ بعضی چیز ها یکهو می افتد به جان آدم. مثلن من از امروز که شنیدم جدید ترین مدل اپل به بازار آمده خیلی دوست دارم یکی داشته باشم، آن هم منی که با یک لپ تاپ و یه هارد فیلم، همیشه قانع بوده ام و پی این سوسول بازی ها هرگز نرفته ام. فکر می کنم خاصیت آدمیزاد است که دنبال برتری برود اصلن این خصلت توی...
-
intouchables
سهشنبه 21 شهریورماه سال 1396 10:55
این فیلم صحنه های حال خوب کن زیاد داره اما یه صحنه ش خیلی به دلم نشست. اونجایی که دریس سعی می کنه بر اساس نقاشی که توی گالری دیده و کلکسیونر ها حاضرن کلی بابتش پول بدن خودش دست به قلمو بشه و نقاشی کنه و اتفاقن توی این کار موفق هم میشه و نقاشیش به کمک فیلیپ به قیمت بالایی بفروش میرسه. باز هم می گم اتفاقات در کنار ما در...
-
ملاک ابلهانِ روشنفکر نما
یکشنبه 19 شهریورماه سال 1396 09:40
می دونید ملاک موفقیت توی مملکت ما چند تا چیزه: یکی ژن خوب (که داشته باشیش بُرد بُرده برات)، سِن و پدرسوختگی (که اون دو تا اگه شامل حالت نیست اگه بخای به خاسته و موفقیت برسی حتمن این سومی به کارت میاد). میدونید مورد اول و سوم که تکلیفش مشخصه و تا انتها میشه خوندمنظورم چی بوده اما بحث اصلی م سر مورد دوم یعنی سن هست. سن...
-
دانی که را سزد صفت پاکی؟*
چهارشنبه 15 شهریورماه سال 1396 10:10
پنج ساله م بود که با خانواده آقا هادی اینا رفته بودیم بیرون، افسانه دختر آقا هادی رفت پیش پدرش و پدرم که مشغول بازی بودند. منهم دنبالش راه افتادم تا با او بازی کنم اما بابا بمن گفت تو برو افسانه اینجا می ماند. بغضم گرفت نه از سر اینکه بابا چرا این حرف را زد شاید فکر می کردم چون مثل افسانه سفید رو و چشم ابرو مشکی نیستم...
-
قدرت کلمات
شنبه 11 شهریورماه سال 1396 09:00
چقدر این نوشته اول صبحی حال منو خوب کرد. اگه قاسم زندگی تون رو پیدا کردید بهش انگ بی رحمی و کنترل و غرور نزنید. شانس هر بار در خونه آدم رو نمی زنه.
-
سخره ای با نام کاشی ماندگار
چهارشنبه 8 شهریورماه سال 1396 16:23
سهم هنرمندای ما از هنرشون یک تکه کاشی بر سر در خونه هاشون بعد از مرگشونه. کاشی هایی که از وجب به وجب میراث این سرزمین کهن روبوده شده و به خاطرات پیوسته. مثل همون آدما، مثل همون هنرمندا. بر سر ما آدمهای بی نام و نشان چی بیاد الله و اعلم...
-
.........
سهشنبه 7 شهریورماه سال 1396 14:14
از آدمایی که از محیط اطراف خودشون الهام می گیرن و خلاقیت به خرج می دن تو هر زمینه ای خیلی خوشم میاد و همیشه بهشون آفرین می گم. من از تاج عروسی بهاره رهنما خیلی خوشم اومد. با کلمه "عشق" نستعلیق ، یه تاج زیبا در اومد.
-
و مایی که همه حلقه های یک زنجیره ایم
دوشنبه 6 شهریورماه سال 1396 09:19
1- بهاره رهنما بهاره رهنما همیشه برای من قابل تحسین بود، برای اعتماد بنفسی که داشت و کلمات با احساسی که توی نوشته هاش به کار می برد و زیبایی هایی که به تصویر می کشید چه حالا از خودش و یا اطرافش. وقتی دیروز خبر عروسی ش رو شنیدم بی شک مثل خیلی ها وقتی اون رو در قامت لباس عروس دیدم، تعجب کردم. می دونید زندگی اکثر...
-
اینم جمله ای بموقع بود
شنبه 4 شهریورماه سال 1396 09:26
خطرناک ترین اشتباه این است که قواعد یک بازی را بلد نباشی اما با دیدن جایزه هایش به شرکت در آن بازی ترغیب شوی سونیا سمولک
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 2 شهریورماه سال 1396 15:55
این یک حقیقت انکار ناپذیره: "وقتی ارزش ها عوض بشه، عوضی ها با ارزش می شن." جمله به گمانم از دکتر حسن عشایری بود.