عصر یک پنجشنبه ی گرم در یک اتاق خنک مشغول دیدن فیلم مودیلیانی شدم. صحنه ی ابتدایی فیلم با شور و شعف و رقص و آواز در یک بار و آن سمت بار ژان با چشمان گریان بهمراه پدر و نوزادش که منتظر مودیلیانی هستند، شروع میشه. "اندی گارسیا" در نقش مودیلیانی با اون چهره ی سرد و واکنشهای دوست داشتنیش در برابر پابلو پیکاسو (امید جلیلی) که او رو رقیب بزرگی برای خودش میدونه، بر جذابیت فیلم افزوده.
فیلم صحنه ی زیبا زیاد داشت و صحنه های زیادی از فیلم حال منو دگرگون کرد اما وقتی از نقاشی مودیلیانی رونمایی میشه که ژان رو به تصویر کشیده با چشمان خودش و ژان به یاد میاره که مودیلیانی بهش گفته بود: "وقتی روحت رو شناختم چشمانت رو نقاشی می کنم" میشه گفت تماشاگر جواب صبرش رو در برابر بی خیالی ها و خوشگذرانیهای مودیلیانی گرفته.
صحنه های دردناک فیلم رویایی مودیلیانی با بچگی و سختی هایی که کشیده و حالا که بزرگ شده رهاش نمی کنه و پایان زندگیش در سن 35 سالگی، می تونه باشه. آهنگ فیلم فوق العاده ست. میشه ساعتها بهش گوش داد بدون اینکه از شنیدنش خسته شد. نام فیلم: مودیلیانی
کارگردان: میک دیویس
بازیگران: اندی گارسیا، امید جلیلی، السا زیلبرشتاین
محصول: 2004
دانلود آهنگ فیلم مودیلیانی/ اینجا امیدوارم از دیدن فیلم لذت ببرید.
سه روز تعطیلی خوبی بود. عصر روز سه شنبه وقت دندانپزشکی داشتم و خیال میکردم کار زیادی قرار نیست انجام بشه روی دندان و با خیالی خوش و برنامه ریزی برای خرید روی یونیت نشستم و وقتی آقای دندانپزشک عزیز رو با آمپول بی حسی دیدم اشک از گوشه ی چشمام سرازیر شد. یکساعت کار روی دندان انجام گرفت و ناتوان وقتی رفتم پیش خانوم منشی تا هزینه رو حساب کنم، مبلغ ناتوان ترم کرد. از در مطب که اومدم بیرون نمی دونستم برای مبلغ گریه کنم یا درد دندان. به هر حال خودم رو با همون حال کشوندم به سمت مغازه ی محبوبم تا با دیدن دست ساز های میبد حالم کمی بهتر بشه. دروغ چرا بعد از کمی خرید کمی بهتر شدم تا رسیدم خونه. سه روز رو خوب استراحت کردم و به کار های عقب موندم رسیدم فقط نتونستم کتاب شجاعت رو تموم کنم. بمناسبت ماهگرد تولد هم سه تا کتاب خریدم به اسم های:
مالیخولیای محبوب من از بهاره رهنما
هنر جنگ از تسو
غذای روح از جک کانفلید و ویکتور هانسن
الان دارم برای سه روز تعطیلی پیش رو برنامه ریزی می کنم :)دانشمند، سوالهای زیادی میداند
سیاستمدار، پاسخهای زیادی را از حفظ است
در دنیای امروز، مدرسه ها و نظامهای آموزشی، بیشتر سیاستمدار میسازند تا دانشمند
شاید همین است که مدیریت امروز،
زندگی های امروز
عشق ها و دوست داشتن های امروز تا این حد سیاسی است
هنر سوال پرسیدن را فراموش کردیم
اینکه سوال من برای من مهم است و سوال تو برای تو
اینکه قرار نیست هر سوالی پاسخی داشته باشد
اینکه تفاوت من و تو، تفاوت سوالهایی است که من و تو از هم می پرسیم
تفاوت اقتصادهای توسعه
یافته و اقتصادهای عقب مانده
در سوالهایی است که مردمشان از خود و از یکدیگر می پرسند
امیدوار باشیم که روزی در دنیایی زندگی کنیم که
بتوان سوالها را بلند گفت و پاسخ ها را در دل یافت
نه اینکه پاسخ ها با صدای بلند گفته شوند و سوالها، با ترس و تردید در دلهای ما بمانند.
"محمدرضا شعبانعلی"
روز همگی به خیر و نیکی