راننده آژانس می گفت:
یک روز سر پلیس راه ... آقای مامور راهنمایی رانندگی ایست داد. اومد کنار ماشین و خیلی محترمانه از من خاست مدارک ماشین و گواهی نامه م رو بهش نشون بدم. وقتی داشت مدارک رو پس می داد باز هم محترمانه گفت: ببخشید اگر معطل تون کردم، انجام وظیفه بود و مامور و معضور بودم و کلی بابت تاخیر چند دقیقه ای از من عذر خاهی کرد.
راننده آژانس می گفت: هنوز تصویر رفتار محترمانه مامور نیروی انتظامی در ذهنم به نیکی نقش بسته. با اینکه جوان بود، بسیار مودبانه برخورد کرد و من خرسندم ازینکه هنوز هم چنین آدمهایی وجود دارند.
درد داره وقتی می بینی همه چی توی این مملکت سهمینه بندی شده و مثل سبد کالا بهت عرضه میشه. این روز ها مهر و محبت کالای گرانی شده.
شاید بشه گفت:
این روز ها همه از خودشون خشم و کینه و عصبانیت بروز میدن. شما چطور؟