* یه دندون شماره ی هفت بود دادم درستش کنه دکترکه با کلی توضیحات در موردش گفت نهایتن ده سال برات کار میکنه و هزینه ش میشه یک میلیون و هفتصد. با یه حساب سر انگشتی دیدم اگه ایمپلنت کنم سه و خورده ای باید هزینه کنم اگه بکشم جاش خالی می مونه غذا خوردن سخت میشه گفتم جهنم و ضرر درستش کن. بعد چند تا جلسه دیدم منشیش 50 تومن اضافه تر ازم گرفت اونقدر اون یک و هفتصد فشار بهم وارد نکرد که اون 50 تومن حالمو گرفت. خداییش دیروز اینقدر حالم بعد قالب گیری بد بود که ازش نپرسیدم اون 50 تومن اضافه برای چی گرفتی لامصب؟ حالا دوباره رفتم ازش می پرسم ولی میخام بگم خدا لعنت کنه اونایی رو که زندگی رو سخت کردن برامون و قیمتها رو سه برابر کردن تا همین نیاز های اولیه مون رو بسختی تامین کنیم حالا بماند خدمات پزشکی و دندانپزشکی که خیلی هامون بخاطر هزینه ی بالا اصلن طرفش نمیریم.
* یه ادکلن" آدیداس ادوتولیت زنانه گت ردی"خریده بودم بار اول که خیلی از بوش خوشم اومد بار دوم هم خریدم اما چون عطر دیگه ای داشتم استفاده ش نکردم تا امروز که از جعبه درش آوردم و زدم به خودم (یعنی خودمو شستم باهاش) از صبح دارم کیف می کنم باهاش از بس خوشبویه. زیاد هم گرون نیست ناقابل 71000 تومن. بالاخره با همین قیمتهای پایین هم میشه چند ساعت خوشحال بود دیگه:)))
* گلهای بنفشه م حالشون خیلی خوبه. تو رنگهای مختلف ردیف چیدمشون رو میز محل کارم هشت تا شون گل دادن عینهو دسته گل عروس، نه تاشون هنوز تو مرحله ی غنچه دهی و باروری هستن. منتظرم ببینم چی رنگی میشن. کاکتوسهام هم بزرگ شدن عزیز شدن خوشگل شدن. مرجان م داره خوب رشد می کنه. یکی از شاخه های بلندش رو جدا کردم تو یهگلدون زرد کاشتم تا تولد اعظم براش ببرم خوشحالش کنم.
رفتم سوار تاکسی بشم صندلی جلو یه خانم چاق چادری نشسته بود (اگه گفتم چاق چادری مسخره نکردم خواستم وضعیت رو شرح بدم) و عقب یه خانوم و یه آقا پسر بیرون تاکسی منتظر بود تا نفر چهارم سوار بشه. من که اومدم سوار بشم خانوم چادریه برگشت به جوونک لاغر گفت آقا بیا جلو بشین من عقب می شینم. ایشون مثلن برای راحتی ما خانومها تلپی اومد عقب و با اون وضعیت عرق کرده ش خودشو باز کرد و نشست. حالا من هی خودمو جمع می کنم که نخوره به من پای این بیشتر باز میشه و میخوره بِهِم و منم ازینکه کسی بهم بچسبه تنفر دارم. حالا ایشون فکر کردن از گناه جلوگیری می کنن اگه اون آقا پسر بشینه کنارم و خودش جفت پا اومد تا انسان برگزیده ای روی زمین باشه. خیلی هم ممنون از ایشون اما یه نکته ی خیلی مهم اینکه:
برای اینکه بخواییم شهروند خوبی برای جامعه مون باشیم سعی کنیم حتی الامکان تو کاری که به ما ضرر نمی زنه دخالت و فضولی نکنیم. وسلام
*با توجه به پست قبل که یک روزه نظرات رو باز گذاشته بودم و با توجه به آمار بالا نظری دریافت نکردم (شاید هم دریافت کردم اما نیومد) تصمیم گرفتم که فقط بنویسم و منتظر نظر کسی نباشم (تا این حد دیکتاتورم )
* بعضیها اینقدر سطح شون پایینه که آدم حالش بده میشه باهاشون اصلن حرف بزنه چه برسه جواب شون رو بده.
*آیا فایلهای صوتی دکتر هلاکویی رو گوش دادین؟ من خیلی از تحلیل ها و مواردی که عنوان میکنه خوشم میاد. یه خانوم مجرد تماس گرفته بود میکفت دکتر همه ی دوستام ازدواج کردن بچه دارن ولی من تنهام هنوز. دکتر هلاکویی از ش پرسید چند سال داری گفت سی و چهار سال. از تحصیلات و شغلش و محل سکونت و تعداد خواهر برادراش سوال کرد و اونم گفت شاغله تو امریکا متولد شده دو تا خواهر بزرگتر از خودش داره دانشگاه نرفته با خودش حساب کرده ازدواج میکنه و بچه دار میشه و ...
دکتر هلاکویی با یه مکثی بهش میگه اول اینکه 34 سال دیر نیست برای ازدواج دوم اینکه آخه تو سال 2019 اونم تو امریکا چی با خودت حساب کردی که گفتی تحصیل نمی کنم شوهر می کنم و ...
یه آقایی زنگ زده میگه من با همسر دوستم بیشتر با خودش صمیمی هستم دکتر هلاکویی میگه خب چی بهم میگین؟ دوستت مشکوک نمیه به روابط تون. گفت نه آقای دکتر خانومش بهم از زندگی شون میگه و اختلافاتشون و .. دکتر هلاکویی هم برگشت بهش گفت من صحیح نمی دونم هیچ زن و مرد متاهلی با جنس مخالف شون در مورد زندگی زناشویی شون با هم درد و دل و مشورت کنن چون اصلن صحیح نیست و ...
اینم از آدرس کانال دکتر هلاکویی (حالا نمی دونم خودشون مستقیم مطالب رو میزارن تا ادمین این کار رو انجام میده اما فایلهای صوتی دکتر هلاکویی هست)
t.me/Farhang_holakoue