بعد از یکسال خورده ای دارم پام رو از رشت میذارم بیرون.
واقعن به سفر نیاز دارم . اتفاقات یکسال گذشته عجیب تلخ و جانکاه بود. انگاری عزیزی رو دوباره از دست داده باشم.
هرمز جز برنامه های 40 سالگیم بود. خوشحالم که تیک خورد این سفر تو برنامه هام.
من امروز خوشحال ترین آدم روی زمین هستم.
دخترکی رو که 10 سال پیش از طریق بنیاد کودک بورسیه کردم ، امروز نامه ی قبولی دانشگاهش برام ارسال شده.
خیلی خیلی خوشحالم