-
شغل دوم
سهشنبه 20 خردادماه سال 1393 13:06
سال جدید که حقوقا رو اضافه کردن، منم صابون به دلم زدم که آخ جان حقوقمون زیاد شده و من بیشتر می تونم خرید کنم اما الان که دو ماه و خورده ای از افزایش حقوق گذشته و با اینکه 15 هر ماه مساعده می گیرم می بینم دخلم به خرجم نمی خوره. نه که نخاما، نیمیشِد (با لهجه ی اصفهونی بخونید ) حالا من و یکی از دوستام تصمیم گرفتیم به شغل...
-
خدایا مادر مائده چشم انتظارشه
دوشنبه 19 خردادماه سال 1393 15:51
انگشتر محبوبم رو که یک سنگ دلربا داشت از دیروز گم کردم. خیلی هم دنبالش گشتم اما نتونستم پیداش کنم. این دومین انگشتر دلرباییه که گم می کنم. همونطور که داشتم لای وسایلام دنبالش می گشتم یاد حرفهای مادر مائده افتادم که می گفت: مائده نمی خواست بره مدرسه و خودش رو میزد به خاب اما بهش گفتم که امروز رو بره. آخه آموزش و پرورش...
-
جوانی
دوشنبه 19 خردادماه سال 1393 11:05
دوستم پیامک زده: جوانی پُلی ست میان کودکی و پیری. خوشبخت آن کسی ست که این پُل را به سلامت بگذراند. روز جوان مبارک.
-
آب و شناگر و این صوبتا
یکشنبه 18 خردادماه سال 1393 12:53
داشتم این پست (کامنتهای جالبی داره) رو می خوندم که یاد حرف یکی از دوستانم افتادم. نگین تعریف می کرد: فریدا با اینکه تک دختره و عزیز کرده ی بابا اما همیشه سعی کرده آدم مستقلی توی زندگیش باشه. شوهرش بعد مدت طولانی که بیکار بوده رفته مشهد و شده مدیر داخلی یک هتل و اونجا با یک خانومه دوست شده و کلی هم با آب و تاب برای...
-
شیر و موش
پنجشنبه 15 خردادماه سال 1393 11:11
اگر خود را شیر می دانی هرگز با موشها نجنگ. اگر پیروز شوی می گویند:پیروزی بر موش افتخار نیست و اگر ببازی می گویند: از یک موش باخت.
-
هنرمندان بی ادعا
چهارشنبه 14 خردادماه سال 1393 12:21
در حاشیه ی جشنواره ی سینمایی کن یک موسسه ی خیریه مبارزه با ایدز با توجه به هدفی که تا سال 2020 تعیین کرده (که بتونه داروی مبارزه با ایدز رو کشف کنه) هم حضور داشت. این موسسه ی خیریه با توجه به حضور هنرمندان سرشناس و پولدار تونست با ارایه ی تابلو هایی از چهره ی افراد مشهور، هنرمندان رو ترغیب به خرید اونها کنه تا هزینه...
-
رویارویی با خود
سهشنبه 13 خردادماه سال 1393 15:00
سریال "آشنایی با مادر" یکی از سریالهای موردِ علاقه ی منه. شخصیتهای دوست داشتنی این سریال که زندگی هر کدام از اونها از گذشته تا حال روایت میشه و گاهی اوقات تا آینده ی روابط و زندگی شون هم به نمایش در میاد. جدای از طنز بودن این سریال جذاب، در هر قسمت با زوایای درون آدمهایی آشنا می شیم که با اینکه در کنار هم...
-
تحلیلهای یک دعوا از ذهن یک آدمِ از خاب پریده
یکشنبه 11 خردادماه سال 1393 12:50
دیشب با کلی کلنجار بر سر خابیدن و غلتیدن در جای مبارک، تازه چشمانم گرم خاب شده بود که یکهو صدایی بلند منو از جا کند. (می گم کند یعنی کند، شما عمقش رو خودتون تصور کنید). جریان ازین قرار بود که آقای همسایه گویا بعد از نئشگی خانوم خودشون رو از خونه پرت می کنه بیرون اونم با لباس خونه (خاک بر سرِ مردک بیشعور. ملت همش از...
-
ببین از جوراب هم میشه درس گرفت
شنبه 10 خردادماه سال 1393 11:52
پوشیدن کتانی با جوراب پارازین نه با جوراب ورزشی عالمی داره برای خودش. پا همش توی کتانی با جوراب پارازین فضای بیشتری برای حرکت داره و گاهی اوقات اون تعادل لازم رو که با جوراب ورزشی بود رو نداره. امتحان کنید این مورد رو تا حال امروز منو درک کنید خصوصن اون آدمهایی که تا با هاشون درد و دل می کنی، به جای اینکه گوش کنن و...
-
من سخت ترم :)
جمعه 9 خردادماه سال 1393 10:01
-
اسب حیوان نجیبی ست
پنجشنبه 8 خردادماه سال 1393 15:51
سروان شکیبا (رضا عطاران): اون تو چه خبره؟ پسرجوان (اشکان خطیبی): داریم بازی می کنیم - چی بازی؟ - بطری بازی! جوونیم دیگه سرکار! - والله ما جوون بودیم می جنگیدیم. - ما هم می جنگیم. - کو؟با کی؟ - همین دیگه اگه بود می جنگیدیم...نیست که!!! نام فیلم: اسب حیوان نجیبی است کارگردان: عبدالرضا کاهانی
-
ویروس ناخانده
چهارشنبه 7 خردادماه سال 1393 15:48
سیستم محل کارم یه چند روزیه که برنامه هاش بهم ریخته و به سختی می تونم باهاش کار کنم. به واحد انفورماتیک هم گفتم چنین مشکلی رو. آقای بخش انفورماتیک اومد و دستی به زیر چانه زد و با درایواش ور رفت و بدون اونکه حرفی بزنه، از اتاقم رفت بیرون. منم به خیال اینکه مشکل حل شده، به طرف سیستمم رفتم تا بقیه ی کار هامو انجام بدم...
-
زندگی نزیسته ات را زندگی کن
دوشنبه 5 خردادماه سال 1393 15:15
"هر چه را که شما در خودتان انکار کنید و یا به آن کم بها بدهید، در دیگران انتقاد می کنید و مورد شماتت قرار می دهید. چیزی که در درون خودتان از آن می ترسید همان چیزی است که در وجود دیگران با آن می جنگید یا از آن فرار می کنید. هر چه در خودتان ندارید همان چیزی ست که به خاطرش به دیگران وابسته می شوید تا برایتان فراهم...
-
چی جلافتا
یکشنبه 4 خردادماه سال 1393 16:30
شوهر خاله ی مان یک فامیلی دارند که اسمشان را از "اشرف" به "شهزراد" تغییر داده اند. وقتی تبلیغات کانالهای خودمان را می بینم که محصول یک کشور دیگر را برداشته اند و برایش نام دیگری گذاشته اند و بنام خودشان تبلیغ می کنند، یاد همان فامیلِ شوهر خاله مان می افتم.
-
اون اوایل فقط تعجب می کردم :)
یکشنبه 4 خردادماه سال 1393 11:33
*اون اوایل که تازه مشغول به کار شده بودم، یکروز سرپرست تدارکات که صدای دوبلور آلن دلون رو داره، تماس میگیره و میگه: خانوم شما چرا سِمتِ منو درست ننوشتی؟ برای من پست و سمت مهم نیستا اما شما و همکاران تون ازین به بعد درست سمت منو بنویسین. من که تو حالت آمیخته با تعجب و خنده بودم، بهش گفتم: ببخشید آقای "خ" من...
-
مزاحمهای مگسی
شنبه 3 خردادماه سال 1393 09:32
آدمهای مزاحم در زندگی مان به مانند مگس می مانند. اول پر سر و صدا بر روی اعصاب مان می نشینند و با مالیدن دستهایشان بِهم، تمرکز می کنند تا کدام ناحیه از روح و روانمان را نشانه بروند. بعد که موفق شدند، دایم ازین طرف به آن طرف موقعیت را می سنجند و گند می زنند به زندگی آدم. بدی این مزاحمها، عادت کردن ما به آنهاست.....
-
فلسفه ی مورچه
جمعه 2 خردادماه سال 1393 13:31
سال هاست که من به کودکان مفهومی ساده اما قدرت مند می آموزم:" فلسفه مورچه ".به نظر من هر کسی باید درباره مورچه مطالعه کند. آنها یک فلسفه چهار بخشی شگفت انگیز دارند: اولین بخش آن این است:"مورچه ها هرگز تسلیم نمی شوند." فلسفه خوبی است. اگر آنها به سمتی پیش بروند و شما سعی کنید متوقف شان کنید به دنبال...
-
دوست خوب این روز های من
پنجشنبه 1 خردادماه سال 1393 20:00
وقتی سال جدید شروع شد من هم یه دفتر برداشتم و یه برنامه ی سه ماهه ای توش نوشتم که انجامش بدم. بنا بود که کار هایی که انجام میدم رو، توش لیست کنم اما این دفتر شد یه دوست خوب برای من. اتفاقاتی که افتاده و خرید هایی که کردم و نالیدن ها و خوشی ها رو می نویسم و جالب اینجاست که به این کار اعتیاد پیدا کردم. خب همه چیز رو که...
-
برای یک دوست
پنجشنبه 1 خردادماه سال 1393 09:55
وقتی از او حرف می زدی، چشمانت برق می زد و گونه هایت قرمز می شد. صدایت تن خاصی داشت. حرارت عشقت به او را می شد کامل احساس کرد اما این را بدان کسی که برای تو و بجای تو تصمیم می گیرد و برایت زندگی را سرمشق می گذارد، تو را از خودت دور می کند. دوست من از یک اشتباه درس بگیر و خودت را به دست اما و اگر نسپار ....
-
تو مسوولی
سهشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1393 15:15
شازده کوچولو اثر: سنت اگزو پری ترجمه: احمد شاملو
-
اندر مزایای ازدواج جهت رفاه حالِ همکاران
دوشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1393 14:35
یکی از مزایای ازدواج همکارانِ مجرد برای سایر همکاران، با محبت سخن گفتن، استفاده از کلماتی چون: خاهش می کنم، متشکرم، لطف می کنید، (با توجه به اینکه کلمات قبلیِ شان به شدت عامرانه و دستوری بوده)، کلی تحویل گرفتن و احوالپرسی بی سابقه، قربان صدقه رفتن طرف مقابل و کلیه ی مزایایی که به نفع سایرین می باشد، هست. دیدم که می...
-
بی خبرم از خودم
یکشنبه 28 اردیبهشتماه سال 1393 12:45
هر روز صبح که میخاهم بروم سر کار، آقا قدرت را می بینم که با دوچرخه اش از خیابان رد میشود تا برود مغازه اش. آقا قدرت سر کوچه مان سوپر مارکت دارد. یعنی از خیلی سال پیش که من خیلی کوچک بودم، مغازه اش پابرجا بود. همه جور وسایل در مغازه اش پیدا میشد، از شیر مرغ بگیر تا جان آدمیزاد. آنوقتها که هنوز تخم مرغ شانسی و انواعش به...
-
اگر ...
شنبه 27 اردیبهشتماه سال 1393 11:40
"اگر" هایی در زندگی ما آدمها وجود داره که هیچوقت دست از سر ما بر نمیداره . اگر فکر می کنید حرفم اشتباست، به جایگاهی که الان در زندگی دارید، یک نگاه بندازید.
-
:))
جمعه 26 اردیبهشتماه سال 1393 10:01
-
خدایا توبه !!!!!!
پنجشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1393 13:31
* داریم موزیک ویدئوی "برگرد" خاهر شهره صولتی رو گوش میدیم. خاهرم بر گشته میگه: این چقده خوشگل میکنه آخه. اصلن بهش نمی خوره بالای 50 سال داشته باشه. من میدونم سنم بره بالا مثله شهره خوشگل میشم. خاهرم استدلالت تو حلقم ** من و برادر زاده ی 10 ساله م پشت نشستیم و با آهنگ می خونیم و دست می زنیم و می رقصیم، دو تا...
-
مکثمان بیشتر از سرعتمان است
چهارشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1393 13:00
مجری از بازیگر معروف سینمای سالهای دور ایران پرسید: چه خاطره ی تلخی از دوران بازیگری دارید؟ بازیگر حتا بدون ثانیه ای مکث با شرح و تفسیر خاطره رو تعریف کرد. و دوباره مجری ازش پرسید: چه خاطره ی خوبی از دنیای هنر دارید؟ بازیگر چند دقیقه ای سکوت کرد، هر چه به ذهنش فشار آورد نتونست خاطره ای خوب رو در فعالیت هنری ش به یاد...
-
شما چطور؟
دوشنبه 22 اردیبهشتماه سال 1393 12:50
راننده آژانس می گفت: یک روز سر پلیس راه ... آقای مامور راهنمایی رانندگی ایست داد. اومد کنار ماشین و خیلی محترمانه از من خاست مدارک ماشین و گواهی نامه م رو بهش نشون بدم. وقتی داشت مدارک رو پس می داد باز هم محترمانه گفت: ببخشید اگر معطل تون کردم، انجام وظیفه بود و مامور و معضور بودم و کلی بابت تاخیر چند دقیقه ای از من...
-
ما هم دلAV پسیم
یکشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1393 12:21
پوشه ی آهنگهایمان را مرتب می کردیم این آهنگ را یافتیم که با حال و هوای این روزگارمان عجیب سازگاربود، وطنی ِ وطنی. بعد پشت بندش، یادِ یک خاطره افتادیم که لامصب آن هم خیلی هوایی مان کرد... چند سال پیش رفته بودیم کیاشهر برای دیدن تالاب لاگون. یکی از فعالان محیط زیست خبر داده بود که این تالاب را خشک و پوشیده از زباله کرده...
-
یکمی شخصیت شناسی
شنبه 20 اردیبهشتماه سال 1393 15:15
سعی نکن چیزی که نیستی باشی ، از توانمندیهایت لذت ببر تشریف ببرید این سایت و به شخصیت خودتون، از طریق آزمونش پی ببرید.
-
نگران نباش
جمعه 19 اردیبهشتماه سال 1393 11:00
هر جور که باشی می گذرد. روز ها را دریاب. نگران هم نباش، روزگار یادت می دهد با ناکوک ترین سازش چطور برقصی تا محکم و قوی شوی.