ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.
ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.

دستخط یکعدد مانی

رفتیم منزل آقای برادر برای دور همی خانوادگی. یه تکه کاغذ از لای وسایلای برادر زادم نظر خاهرم رو جلب میکنه. برش میداره و مشغول خوندن میشه. گویا رُهام (آقای برادر زاده) و دوستش سر کلاس نامه نگاری کردن باهم. کاغذ رو گرفتم و شروع کردم به خوندن. انگاری یکی بهم نهیب زده باشه زمانت داره میگذره اینم نشونش که این بچه فسقلی الان برای خودش آقایی شده 9 سالشه که میتونه بنویسه و بخونه.

ادامه مطلب ...

خیلی بی غیرت شدیم

دیشب حدود یکربع به 12 شب بود که داشتیم از میهمانی بر می گشتیم منزل. از کوچه خاستیم بیاییم بیرون یکهو حس کردیم با فشار هر چه تمام تر به یک جسم سیاه برخورد کردیم. تا به خودمون اومدیم دیدیم یک 206 با سرعت بسیار زیاد زد به سپر ماشین خاهرم و جلوبندی ماشین رو به شدت داغون کرد. یک آن خیابان خلوت، پر شد از ماشینها و آدمهایی که نمی دونم از کجا پیداشون شد. راننده 206 سریع از ماشین اومد پایین و با اون حال نزار و غیر طبیعیش از خاهرم خاست گواهینامه ماشین رو بده تا بره پی کارش.
 
ادامه مطلب ...

خودم باید تصمیم بگیرم

یک لیوان چای تازه دم برای خودم میریزم و همزمان با خوردنش پشت پنجره می ایستم. به بیرون نگاه می کنم. هوا بر خلاف باران و سوز و سرمای شدید دیروز، امروز بسیار آفتابی و دلخوشکنکه. این هوا آدم رو مشتاق میکنه برای یه پیاده روی جانانه. پنجره رو باز می کنم تا بادی به صورتم بخوره. با اینکه کمی سوز داره اما دلچسب و لذت بخشه. گل گلدون سیمین غانم چاشنی این میهمانی تکنفره ست.
کرم رو از تو کشو در میارم تا به پوست دستم که خشک شده بزنم. این مایع های دستشویی و ظرفشویی عوض پاک کنندگی خاصیت زبرکنندگی مفرط دارند. شاید بشه موقع استفاده از مایع ظرفشویی از دستکش استفاده کرد اما برای مایع دستشویی چی؟ دستم کمی نرم میشه. به خودم قول میدم تا هر نیم ساعت کمی کرم به این دست بزنم تا خشکیش برطرف بشه.
 
ادامه مطلب ...