-
بالاترین فقر
دوشنبه 15 مهرماه سال 1392 15:20
گاهی فقر لباس کهنه و شکم گرسنه نیست. گاهی فقر اجاره نشینی و قسط و بدهی نیست. گاهی فقر نداشتن ماشین و ویلا و مبلمان جدید نیست. میدانی، شاید همه ی اینها فقر باشد اما بالاترین فقر نادانی ست.
-
رونمایی از زنگ تفریح
دوشنبه 15 مهرماه سال 1392 09:40
ممنون از همه دوستانی که در زنگ تفریح شرکت کردند و نقاشی هاشون رو برای من فرستادند و ممنون از همه دوستانی که لینکش رو در وبلاگشون قرار دادند. ممنون از مهربانی و صبوریتون. زنگ تفریح برای من بهانه ای شد تا بعد از سالها از زنگهای کسل کننده نقاشی بتونم نقشی رو به روی کاغذ بیارم اگر چه بسیار ابتدایی و ناشیانه طرح زدم اما...
-
بدون شرح
یکشنبه 14 مهرماه سال 1392 12:06
+ اینجا
-
دوست دارم گریه با لبخند را
شنبه 13 مهرماه سال 1392 13:50
در کتاب چار فصل زندگی صفحه ها پشت سر هم می روند هر یک از این صفحه ها یک لحظه اند لحظه ها با شادی و غم می روند آفتاب و ماه یک خط در میان گاه پیدا گاه پنهان می شوند شادی و غم نیز هر یک لحظه ای بر سر این سفره مهمان می شوند گاه اوج خنده ی ما گریه است گاه اوج گریه ی ما خنده است گریه دل را آبیاری می کند خنده یعنی این که دل...
-
خودتی
جمعه 12 مهرماه سال 1392 11:30
داشتم از خیابون رد می شدم یه مینی بوس با سرعت از کنارم رد شد. یه بوق زد که خیلی گوش خراش بود. بلند داد زدم: بیشعور احمق پشت ماشینش نوشته بود: خودتی !!!!!!! + این آهنگ
-
یک درس بزرگ
پنجشنبه 11 مهرماه سال 1392 12:10
بعضی از آدمها خیلی خوبند و شریف اما قابل اعتماد نیستند.
-
دو اسمی ها
چهارشنبه 10 مهرماه سال 1392 10:25
چند وقت پیش تصمیم گرفتم برم نامی رو که تو شناسنامه دارم به همین نام فعلی که در منزل صدام می کنن، تغییر بدم. بعد نشستم با خودم فکر کردم کلیه مدارکی رو از بدو تحصیل دارم رو هم باید تغییر بدم. بعد ترش با خودم فکر کردم کی وقت داره اینهمه کار رو انجام بده، همون اسم تو شناسنامه بمونه موردی نداره حتا کلی هم به شخصیت بنده هم...
-
ذات خراب
سهشنبه 9 مهرماه سال 1392 12:45
هر خرابی رو میشه درست کرد جز ذات خراب
-
عجب آشفته بازاریست دنیا
دوشنبه 8 مهرماه سال 1392 13:05
وقتی خا*تمی رییس جمهمور شد من یه دختر 14 ساله بودم که دو تا چیز برام در اولویت بود: درس و فوتبال من عاشق علی دایی بودم و همیشه برام الگو بود که تونسته از اردبیل پاشه بیاد تهران و هم شریف درس بخونه و هم آقای گل ایران باشه. تب و تاب فوتبال و جام جهانی کل ایران رو برداشته بود و شاید برای مردم سیاست زده ی ما که بحران جنگ...
-
زنگ تفریح
پنجشنبه 4 مهرماه سال 1392 14:53
کتاب "چک بوک" رو می خوندم که جمله ی پایینی خیلی به دلم نشست. " یک دفتر نقاشی و یک جعبه مداد رنگی تهیه کن و برای کسی که دوستش داری یک نقاشی بکش" خوشحال می شم تا شما هم برای کسی که دوستش دارید، نقاشی بکشید و برام ایمیل کنید تا از نقاشیها رونمایی بشه. فکر می کنم باعث میشه ما آدمها خودمون رو محک بزنیم...
-
چی گفتند و چی شنیدیم
چهارشنبه 3 مهرماه سال 1392 12:40
دیروز هم حسین حرف زد و هم حسن. خیلیها گفتند حسین لحن ملایمی داشت اما حسن لحنی تحکمانه. والا ما تفسیر س.ی.ا.س.ی نمی دانیم اما اینها را کارشناسان اونور آبی گفتند اما اینور آبی ها این را گفتند بخدا ... * سوال اساسی سوال: چرا مردم ایران از م.ا.ه.و.ا.ر.ه استفاده می کنند؟ جواب: چون می خواهند در جریان مسایل کشور خودشان...
-
پاییز مبارک
دوشنبه 1 مهرماه سال 1392 11:25
عقربه های ساعت عجیب به دنبال هم می دوند در یک ماراتنی بی بازگشت. گویی تا یکدیگر را پس نزنند آرام و قرار نمی گیرند. عقربه های ساعت نمی دانند چه لحظه ها، روز ها، فصلها و سالهایی را برایمان رقم می زنند. عقربه های ساعت اگر چه کوتاه و بلندند، اگر چه بازیگوشند و پی بازی، اگر چه بی تابند تا بهم برسند اما برای ما دنیایی نشانه...
-
تاریخ مصرف
یکشنبه 31 شهریورماه سال 1392 10:25
چند وقت پیش یکی از دوستانم تعداد زیادی مایع تمیز کننده پینک بهم داد تا باهاش کیف و کفشم رو اگر لکه شد تمیز کنم. رفتیم بیرون و بارون برید ما هم پیاده، کلیه لباسهام خیس شد و کفش کالج خردلی بنده، هم لکه شد و هم خیس. با افتخار تمام چند تا مایع تمیز کننده رو برداشتم روی کفشم مالیدم. به خاهرم هم دادم تا اونم لکه لباسش رو...
-
شعله های کوچک
شنبه 30 شهریورماه سال 1392 10:20
اول این ویدئو رو ببنید بی زحمت چند سال پیش برای آموزش محیط زیست رفته بودیم به یکی از روستاهای گیلان. هر کدوم از ما به یک کلاسی رفتیم تا به دانش آموزان آموزش بدیم. خاهرم به دلیل روحیه ماجراجویی که داره بعد از اتمام آموزش از دانش آموزان میخاد که هر کدوم از بچه ها آرزویی رو که داره بر روی کاغذ بنویسه تا برای دفعه ی بعد...
-
جمله طلایی
جمعه 29 شهریورماه سال 1392 11:00
-
فقط صداست که می ماند
پنجشنبه 28 شهریورماه سال 1392 12:30
مدتها بود که قصد داشتم برم کلاس آواز. ازونجایی که خدا یه نیمچه صدایی به بنده عنایت کرده مصر بودم دوره آواز خانی رو حتمن نزد مرحوم استاد فریدون پوررضا بگذرونم. تا عزمم رو جزم کردم استاد مریض شدند و نتونستند کلاسی برگزار کنند. یکی از دوستان که صدای زیبایی داره نزد استاد آموزش دیدند و آهنگهای فورکلور گیلکی رو فوق العاده...
-
آدمهایی شبیه بهم
چهارشنبه 27 شهریورماه سال 1392 13:15
این آقای حامد کرزای از نظر قیافه خیلی شبیه این بابای چنار، نجیب خان است. شباهتشان آنچنان است که گویی هر دو با هم برادر هستند اما حامد خان متولد افغانستان و نجیب خان متولد ترکیه هستند. حتا یکسری از کارهایشان هم شبیه به هم است. مثلن حامد خان از کشورش حراست میکند و نجیب خان از خانواده اش. حامد خان نمی گذارد دست کسی به...
-
برای دوستم
سهشنبه 26 شهریورماه سال 1392 15:35
دوستم موفقیت بالغ شدن محبوب ماندن زندگی کردن ... هزینه داره هزینه داره هزینه داره باید با تلاشت، صبوریت، مقاومتت، آگاهیت، انعطافت و ... هزینه هاشو بپردازی. شک نکن...
-
دلسوزی که دلسوز نبود
دوشنبه 25 شهریورماه سال 1392 13:55
کلاس دوم دبستان که بودم معلمی داشتم به اسم خانوم دلسوز. خانوم معلم بر خلاف اسمش اصلن دلسوز نبود چون همیشه خط کشی چوبی به دست داشت و با آنها بچه ها را تنبیه می کرد. اگر یک روز این کار را انجام نمی داد، روزش شب نمی شد. خانوم دلسوز صورت سفید و چشمهایی که همیشه خدا قرمز بود، داشت و هیچگاه هیچکدام از ما دانش آموزان نمی...
-
پوششی شاعرانه :)
یکشنبه 24 شهریورماه سال 1392 11:30
تجربه ثابت کرده (البته علم هم ثابت کرده) وقتی عصبانی هستید حرفی را نزنید که بعد ها موجبات پشیمانی تان را به بار آورد یا زمانی که خسته هستید، خرید تشریف نبرید چون ممکن است چیزهایی را بخرید که اصلن مورد نیاز شما نبوده و شما فقط از روی خستگی مبادرت به خرید آن نموده اید یا از روی تنبلی یا خاب آلودگی کاری را انجام ندهید که...
-
به کوچیک بودن دنیا اعتقاد دارم
شنبه 23 شهریورماه سال 1392 15:19
برادر همکلاسی چهارم دبستانم تو دانشگاه شد همکلاسی خودم یکی از دوستای مجازیم که باهاش هر روز چت می کردم، شد پسر عمه ی همکارم معلم پرورشی محبوب دوران دبیرستانم شد یکی از نزدیک ترین آشنایان خاهرم یکی از هم مدرسه ایهام که خیلی شر بود، شد یکی از صمیمی ترین دوستانم . . . . به کوچیک بودن دنیا اعتقاد دارم و اینکه قدیمیها راست...
-
روزی روزگاری
جمعه 22 شهریورماه سال 1392 10:00
به عادت همیشگی، وسایل بهداشتی ام رو تو اتاقم میزارم تا همیشه در دسترسم باشن. مسواکم رو برداشتم و روش خمیردندان مالیدم و رفتم رو مبل نشستم تا تیکه آخر فیلم رو ببینم. فیلم که تموم شد خاب آلود به طرف دستشویی رفتم تا مسواک بزنم. همین که مشغول مسواک زدن شدم، دیدم بجای بوی نعناع، بوی خوشی به مشامم می رسه. بعله بنده بجای...
-
:)
پنجشنبه 21 شهریورماه سال 1392 08:30
با خودم قرار گذاشتم صبحها به دوستان قدیمی پیامک بزنم. امروز سومین روزه این کار رو انجام میدم. روز اول به دوست خوبم الهام پیامک زدم: صبحت بخیر رفیق روزت قشنگ و به خوشی :) جواب داده: سلام عزیزم. روز بخیر با مرام راستی درود رفقا، روزتون قشنگ و پر از آرامش :) + موسیقی بی کلام
-
نقل قولی از استیو جابز
چهارشنبه 20 شهریورماه سال 1392 15:06
«هر چیزی در اطراف شما که آن را زندگی مینامید به وسیله افرادی درست شده است که چندان باهوشتر از شما نبودند و شما این روند را میتوانید تغییر دهید، میتوانید آن را تحت تاثیر قرار دهید، میتوانید چیزهایی را خود بسازید که دیگران بتوانند از آنها استفاده کنند.» اشتون کوچر آن قدر عاشق این نقلقول است که از آن در یک سخنرانی...
-
ببار ای ابرکم ...
یکشنبه 17 شهریورماه سال 1392 14:00
الان وقت ناهاره. همکارها همه رفتن ناهار. شرکت تقریبن خلوته. کولر اتاقمو خاموش و پنجره رو باز می کنم. هوا ابریه و انگاری قراره باران بیاد. عاشق بارانم خصوصن از نوع پاییزیش یکماهه دیگه توی این تاریخ 30 ساله می شم. از صبح ذهنم درگیر این موضوع هست. نه اینکه دارم به این عدد فکر می کنم نه. زندگیمو مرور می کنم که تو این 29...
-
حسهای خوب بعد از دیدن یه فیلم خوب
شنبه 16 شهریورماه سال 1392 13:45
روز های جمعه و تعطیل معمولن تو خونه ما سکوت بر پاست چون ما تا ساعتهایی از روز در خاب ناز هستیم و صبحانه و ناهار و عصرانه رو یکجا میل می کنیم. اما دیروز بخاطر یک آدم احمق چنان تنشی تو خونه ایجاد شد که مجبور به ترک رختخابهامون شدیم و با همین تنش به مهمانی رفتیم.(بماند که حق اون آدم رو 50/ 50 کف دستش گذاشتم غیر حضوری )...
-
کنترل زندگیم دست کیه؟؟؟؟؟
جمعه 15 شهریورماه سال 1392 15:30
همه چیز زنگیمون کنترل داره: دستگاه ضبط و پخش تلویزیون لوستر کولر ... حتا خود ما گاهی فکر می کنم کنترل زندگیمون دست یکی افتاده که اینقدر بالا و پایین می ریم.
-
حال من خوبست اما ...
پنجشنبه 14 شهریورماه سال 1392 10:09
داشتم اخبار ورزشی نگاه می کردم. گوینده از رقمهای نجومی خرید بازیکنان فوتبال لیگ برتر انگلیس می گفت. توی زیر نویس خبرها اومده بود: کامبوج تا چند ماه دیگه با بحران غذا روبروست.
-
ای نمره، میخاهمت اساسی
چهارشنبه 13 شهریورماه سال 1392 09:20
خاهرم آزاده از دوران دبستان دانش آموز درسخان و زنگی بود و همیشه جز دانش آموزان برتر در زمینه شعر و ادبیات هم به حساب می آمد. خب خیلی به او ایمان داشتند که حتمن دانشگاه خوبی در رشته ی مورد علاقه اش پذیرفته می شود و اینگونه هم شد. شایستگی هایش را به خیلی ها ثابت کرده و اول از همه به خودش. ایشان علاوه بر تبحری که در درس...
-
خانه دلت رابتکان
یکشنبه 10 شهریورماه سال 1392 15:50
اینجا * نقاشی: اردشیر رستمی