فقر یعنی ...

فقر یعنی به خاطر اینکه بزرگتری تو چشم کوچیکترت نگاه کنی تا اون اول بهت سلام کنه و با این کارت احساس بزرگی بهت دست بده.

فقر یعنی همه جور حرف نادرست بزنی و ادا و اطوار جلوی بچه در بیاری بعدش اگه اون انجامشون داد بی تربیت و بی ادب خطابش کنی.

فقر یعنی تو ی کوچه تنگ ساعت یک شب اونم باصدای بلند ضبط که اکوهم داره با سرعت گاز بدی و ازین کارت لذت هم ببری.

فقر یعنی وقتی خرید یه شرکت رو به عهده داری بدی برات بیشتر تو فاکتور فروش، قیمت بزنن.

فقر یعنی خدا تومن پول ویزیت از ملت می گیری و وقتی بیمار ازت میخاد که بیماری رو براش شرح بدی لبخند میزنی و در جوابش میگی مادرزادیه و با خانوم دکتر جوونتر که کنار دستت نشسته حرف بزنی و از خنده ریسه بری.

فقر یعنی تاریخ انقضای مواد فاسد شدنی رو با الکل از روشون پاک کنی و برای فروش بدی دست مردم.

فقر یعنی اینکه به 2500 سال تمدن و فرهنگت بنازی ولی به بچت اجازه بدی بره از بلوار یا محوطه گلداری شده پارک، گل بچینه.

فقر یعنی اینکه اونقده وسواس داری برای تمیز کردن خونه ولی بعد از انجام کارت کیسه زباله رو از پنجره خونت پرت می کنی تو کوچه.

فقر یعنی وقتی از کسی تقاضای انجام کاری رو داری دستوری بهش بگی این کار رو برات انجام بده به جای اینکه  "خاهش میکنم" / " اگه امکان داره" / " لطفن" رو در اول جملت اضافه کنی.

فقر یعنی همیشه از دیگران توقع داشته باشی.

فقر یعنی زل بزنی تو چش زن مردم، تیشرت رنگی آستین کوتاه بپوشی، 6 تیغ کنی و زیر ابرو برداری بعد اونوقت از همسر خودت بخای که حجاب کنه.

فقر یعنی بدون اینکه با مردم همکلام بشی از روی ظاهرش قضاوتش کنی.

فقر یعنی وقتی کار یا مطلبی رو بلدی برای اینکه دیگران یادش نگیرند ازشون مخفی می کنی و بگی بلد نیستم.

فقر یعنی وقتی پنجره خونه همسایه روبروییت بازه یه دید بزنی از پنجره اتاق خونت ببنی چه خبره اونجا.

فقر یعنی وقتی توی تابستون بهداشت رو رعایت نمی کنی ولی وقتی میخای از خونه بیای بیرون هفت قلم آرایش میکنی یا زیباترین لباست رو می پوشی و موهاتو مدل بازیگرای تُرک درست می کنی.

فقر یعنی همه حرفها و نصیحت هایی که به دیگران می کنی خودت باورش نداشته باشی و انجامشون ندی.

نمی دونم از کی اینچنین فقیر شدیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

از کجاست که اینگونه می خوریم؟؟؟؟؟؟؟ اینجا

گرگ و بره

هیچ گرگی به زندگیت وارد نمیشه اگه بره نباشی.