تو بهترینی... باور کن

گفت: اگر د.ی.ن و م.ذ.ه.ب رو قبول نداری حداقل که خدا رو قبول داری...

گفت: خداوند گفته من از روح خودم در شما دمیدم یعنی خودت خالق خودت و رفتارهایت و زندگیت هستی، یعنی خودت تصمیم میگیری رشد کنی، بزرگ بشی و جوانه بزنی، کار کنی، عشق بورزی و به همگان عشق ورزی رو بیاموزی حتا اگر کسی تو رو آزار داد.

گفت: همه ی این زیباییها حاصل مهر خداوندیه که برای من و تو و همه بوجود آورد تا باشیم و زندگی کنیم و خلق کنیم هر آنچه نیازِ من و تو و دیگرانه.

گفت: تا می تونی امروز رو زندگی کن اگر چه دیروزت تلخ بوده و بی ثمر اما ازش درس بگیر که تاوان اشتباه، بزرگیه و پیروزیِ که اگر خودت بخای ...

گفت: رشد کن و اجازه نده هر کسی که از راه رسید دلت رو، روحت رو، وجودت رو به راحتی تسخیر کنه. یاد بگیر آدمها ظرفیتی دارند که گاهی بودنت براشون زیاده پس به اندازه خرجشون کن.

گفت: یاد بگیر اگر افتادی دوباره بلند شی و خاک یاس و نا امیدی رو از خودت بتکانی که "بهشت را به بها دهند نه به بهانه"

* در سرزمینی که هم آب هست و هم خاک و هم مهربانی، مردمش با عشق نه با نام و لقب، می کوشند تا همه را شریک لحظه های ناب زندگی کنند به جرم انسان بودن. کاش آنکه می داند و می تواند، سهیم باشد...

این کلیپ رو ببینید بی زحمت.

عیدی جدیدی رو به دوستانمون بدیم سال 93 با  این کارت پستالها و تقویمها 

بد اخلاقی یا بی اخلاقی؟

در خیابان گاماس گاماس می آمدیم و زل زده بودیم به مغازهایی که حراج زده بودند محصولاتشان را که یکباره صدای داد زنی را شنیدیم که متلکهای دو پسر جوان نادان را داشت باز پس می داد. یکباره برگشتیم که منبع صدا را دریابیم، دیدیم آن خانوم دارد هر دو را با برابری تمام با کیفش مورد عنایت قرار می دهد و از کوشش هم دست بر نمی دارد و هر لحظه بر شاهدان افزوده می شود و ما بسی خشنود گشتیم ازینکه مایه ی شادمانی هموطنان ما همواره در تماشای بحث و جدل و کشمکش و اعدام و مشت زیر چانه فراهم می شود. 

برندگان مسابقه ی عکس برتر سال 2014 معرفی می شوند که این عکس از ایران جایزه سوم تک عکس Word Prees Photo 2014  را از آن خود می کند. ( عکس از “امیر پورمند”، عکاس خبرگزاری دانشجویان ایران تنها دقایقی پیش از برگزاری حکم اعدام دو جوان حدودا ۲۰ ساله به نام‌های علیرضا و محمد- به خاطر زورگیری و دزدی 70 هزار تومان پول- ثبت شده است. عکسی که در آن یکی از دو جوان محکوم به اعدام سرش را بر سوی شانه‌مامور اجرای حکم خود قرار داده است.)

پ.ن. یکی از فانتزیهای من این است که در یک روز هم سبد کالا بدهند، هم سینما مجانی باشد ...

* تیتر پست بر گرفته از این مقاله