ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.
ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.

----

بجز شهرزاد یک و چند قسمت پایانی همگناه هیچکدوم از سریالهای ایرانی رو ندیدم. ملکه ی گدایان رو بخاطر آرمان درویش نگاه می کنم چون بازیش رو دوست دارم. سریالش بد نیست شلخته هم نیست سریالش ریتم خوبی داره. الغرض اینکه یه سکانس داره تو آزمایشگاه سارا برمیگرده به البرز میگه: " تو از آدمهای ضعیف خوشت میاد برای اینکه احساس برتری می کنی نسبت بهشون، ازینکه میبینی بهت نیاز دارن لذت میبری. افرا که از من بیچاره تره. برای همون عاشقش شدی چون میدونی هیچ کاری از دستش برنمیاد."

این دیالوگش رو دوست داشتم. دوست بودن و همراه بودن در  کنار کسانی که از ماضعیف ترن الزامن نشون دهنده ی قوی بودن ما نیست. هر وقت کنار آدمهای قوی دوام آوردیم و به صلح رسیدیم و کم نیاوردیم و هم نظر بودیم میشه گفت میتونیم پیشرفت کنیم.

نصیحت مادرانه :)))

یکی از نشر های کتاب تو رشت شعبه زده و من ذوق زده ازین موضوع دیروز با لیستی در دست رفتم که خرید کنم. از همون ابتدا از مکانش خیلی خوشم اومد و برخورد خوب خانوم متصدی چون قبلش رفته بودم کتابفروشی روبروییش که خانوم متصدیش داشت موبایل بازی می کرد و توجهی بهم نشون نداد.خانه ی ادریسی ها رو نداشت. روزگار سخت یوسا رو میخواستم که گفت موجود داره البته من با ترجمه عبدالله کوثری می خواستم که کلی گشتن تا پیداش کردن اما من چون مشغول دیدن کتابهای توی قفسه بودم کتاب رو ندیدم. دو تا کتاب رو حساب کردم و اومدم از مغازه بیرون که بارون گرفت آی کیف کردم آی خیس شدم جاتون خالی 

اومدم خونه و بعد از کلی تمیزکاری گفتم کتابها رو باز کنم (کتابها رو تو کاغذ با آرم همون نشر پیچیده بود خیلی خوشگل سرش یه گل هم چسبونده بود ) و هر کدوم فونتش بهتر بود یکی رو شروع کنم به خوندن. دیدم ای دل غافل روزگار سخت با ترجمه ی مترجم دیگه رو بهم داده. براشون پیام دادم که من این ترجمه رو نمیخوام اگه امکانش هست میام عوض می کنم. چند دقیقه بعد پیام منو دیدن  اما جواب ندادن.

امروز بهشون پیام دادم که ممنون پیام منو جواب ندادین، قطعن آخرین خرید من از کتابفروشی شما بود.

جواب دادن من از دیروز داشتم پیگیری می کردم میتونم با همون ترجمه کتاب رو پیدا کنم که بعد سرم شلوغ شد و نتونستم جواب بدم .البته اختیار با خود شماست که دوباره تشریف بیارید. کتاب تون رو امروز بیارید و پس بدید.


یه اصولی تو کار هست وقتی کاری رو بلد نیستید و تجربه ای توش ندارید مجبورید به دیگران برای اشتباهی که انجام دادید، توضیح بدید. در هر کاری که هستید تاکید می کنم هر کار، کاربلدی و تجربه و نحوه ی  ارتباط شما با مردم قطعن تاثیر بزرگی در پیشرفت تون داره. با تجربه ی ده سال کارمندی و 4 سال کار در یک ان جی اُی محیط زیستی ، بهتون میگم برای پیشرف در کار باید هر روز هر روز نکته ی جدید یاد گرفت. در مورد مردم در مورد کار در مورد آداب معاشرت در مورد آداب کاری در مورد هر چیزی که فکر می کنید میتونه موفق تر تون کنه و راضی تر. کمال گرا نمی گم باشید ابدن، رضایت درونی  مهم تر از همه چیزه و گرنه اگه توی کاری که هستید به فکر این هستین کی اول ماه بشه حقوق بگیرید و 15 ماه بشه مساعده بگیرید و نیاز به تغییر ندارید و مثل روز اول تون هستید نیاز نیست اذیت کنید خودتون رو.

نه اون 75 هزار تومن پول کتاب برای من مهمه نه مدل برخورد اون خانوم جوان (نمی دونم اون خانوم پیام رو جواب داد یا کس دیگری) اما چون این انتشاراتی نوپاست و کتابخون هم کم به نظرم باید راههایی پیدا کنن تا بتونن موندگار بشن البته اگه قصدشون موندگاری باشه.

تنها کتابفروشی که من واقعن از خریدام راضیم کتاب جنگل رشت هست که متصدیانش در مورد همه مدل کتاب اطلاعات بالا دارن. آدم کیف میکنه که آدم رو راهنمایی می کنن موقع خرید. تمام نشرها و نویسنده ها و کتابها رو حرفه ای بهت معرفی می کنن که آدم هر قدر خرید می کنه نمی گه پول از دستم رفته.