ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.
ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.

کودک درون

* وقتی دلتان گرفت، گریه کنید، هرگز جلوی خودتان را نگیرید. گریستن نشانه انسان بودن شماست. به علاوه کودک درون تان نیز آرام خواهد شد.

* دفترچه یادداشت شخصی داشته باشید و احساسات خود را یادداشت کنید و هر چند وقت یک بار به آن سر بزنید. به این ترتیب شما با کودک درون تان ملاقات کرده اید.

* همراه با موسیقی سالم حرکات منظم و شاد انجام دهید. حرکات بدنی کودک درون تان را به وجد می آورد و به این ترتیب شما برای بقیه روز سوخت روانی کافی خواهید داشت.

* وقت خود را با کسانی بگذرانید که به آنها علاقه مندید و از بودن با آنها لذت می برید. به این ترتیب کودک درون تان احساس امنیت و آرامش بیشتری خواهد کرد.

* اتاق تان را آن طور که دلتان می خواهد تزیین کنید. حتی اگر برای دیگران خنده دار به نظر می رسد، چندان مهم نیست. پرده ها، رنگ دیوار و اشیا و لوازم، تابلوها و روتختی را با سلیقه خودتان انتخاب کنید.

* گاهی اوقات زیر نور شمع شام بخورید و اگر موسیقی ملایمی نیز پخش شود فضا رویایی تر خواهد شد. به این ترتیب کودک درون تان بیشتر لذت خواهد برد.

* زیر باران قدم بزنید و چتر را فراموش کنید، بگذارید خیس شوید و به یاد سال های خردسالی به کودک درون تان نشان دهید که برای او اهمیت قائل هستید.

* به حس ششم و شهود خود احترام بگذارید. برای مثال اگر ته دلتان به انجام کاری راضی نیستید، آن را انجام ندهید و یا در تصمیم گیری ها به ته قلبتان هم نگاهی بیندازید. کودک درون تان آنجا نشسته است.
 
ادامه مطلب ...

اگه می تونی

خدا بیامرزه بابا بزرگمو، خوب ارثی برام گذاشت. بابابزرگ یک جمله ی خیلی قشنگ داشت که همیشه آویزه ی گوشمه. وقتی یه کاری انجام میداد و یکی ازش ایراد میگرفت به زبان گیلکی می گفت: "اگه میتونی، یه بار تو این کارو انجام بده."
قبلنا شاید این جمله زیاد برام مهم نبود اما آدم به یه جایی از زندگی میرسه که وقتی کاری رو که خاسته ی قلبیشه یا هدفی براش داره میخاد انجام بده، نیاز داره که یکی حمایتش کنه یا حداقل سنگ زیر پاش نندازه و عیب و ایراد نگیره اگر نمی تونه کمکی کنه.
واقعیت اینجاست خیلی از ما چون آدمهایی هستیم که دیگران کاشتند و ما خوردیم اما زحمت کاشتن رو به خودمون ندادیم، خیلی راحت بالای منبر می ریم که چرا چنین و چنان شد؟ و دیگران رو به باد انتقاد میگیریم که چرا اصلن چنین کاری کردید و تا می تونیم از خودمون دلیل و برهان میاریم که اشتباه و نواقصی از دل کار طرف مقابل در بیاریم و با جمله ی معروف" فلانی اگر من جای تو بودم ... " موضوع رو به نحوی مدیریت کنیم تا اصل و هدف کار انجام شده، بیهوده به نظر بیاد و با دید تمسخر به اون نگاه بشه.
نتیجه اینکه اگه کسی یه کاری انجام داد و باب میلمون نبود، زمانی می تونیم ازش انتقاد کنیم که قبلش خودمون مسیر آزمون و خطا رو طی کرده باشیم. بجای اینکه از وقت و انرژی مون، برای تخریب کسی هزینه کنیم؛ یاد بگیریم کار شایسته ای انجام بدیم که حداقل ثمره ای برای خودمون داشته باشه.