ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.
ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.

سگ کُشی


فکر کنم ارزش داشت تا 4 صبح بیدار بمونم و سگ کُشی رو ببینم. یادمه پیش دانشگاهی که بودم ما رو از طرف مدرسه مون برده بودن این فیلم. خب من اون روز ازین فیلم هیچی سر در نیاوردم اما همیشه برادرای سنگستانی توی فیلم باعث دلهره و ترسم میشدند اما بعد از تجاوز هاشم به گلرخ کمالی (اونم با دیدن دوباره فیلم متوجه شدم که هاشم به گلرخ تجاوز کرده) اون اونقدر کارکشته شده بود که دم به تله ی هر نامردی نده تله ای که ناصر معاصر همسرش براش پهن کرده بود.
فیلم سراسر گفتگو های سنگین و نفس گیر و تعمق برانگیزه. شما فکر کنید سال 67 یکی 750 میلیون تومن از کله گنده های بازار و تجارت اختلاس کرده، هم شریکش رو فریب داده و هم همسرش رو و بعد هم با نهایت حق به جانب بودن ادعا می کنه که  از کسایی دزدی کرده که این مبالغ براشون چیزی نیست و چیزی ازشون کم نمیشه. جواب گلرخ هم دنیایی حرف پشتش هست که "چه بلبشویی میشه که همه از هم بدزدند."

پایان سگ کشی هم که دیدن داره...

نام فیلم: سگ کشی
نویسنده و کارگردان: بهرام بیضایی
بازیگران: مژده شمسایی/ مجید مظفری/ بهزاد فراهانی/ فردوس کاویانی/جمشید لایق/ میترا حجار و خیلی های دیگه
سال تولید: 1380

سانچو

نمی دونم کلمه ی "سانچو" اصلن تو زبان ما گیلکها هست یا نه یا اصلن یه اصطلاحِ اما ما هر وقت به حالت سرمای شدید و یخ زدن می افتیم می گیم داریم از سرما "سانچو" می زنیم.

اینقدر هوا سرد شده که یه پاییزِ زمستانی سردِ بدون برف رو توی رشت و با برف در اطراف رشت داریم.

خدا قوت بده به همه ی اون کسانی که باید از سر صبحی توی خیابون باشن توی این سرما. خوبی بساط ده روز اول محرم این بود که کارکنان فضای سبز و شهرداری وای میستادن و سرصبحی چایی داغ یا شیر می خورند و من با دیدن این صحنه کلی خوشحال می شدم که توی هوای سرد حداقل اگه روح خسته ای دارن این عزیزان جسمشون با خوردن یه نوشیدنی داغ گرم میشه.

کاش گرمای دست و قلب و کلام و اندیشه و ...ما همیشگی باشه.


+ آذر ماه چی بدو بدو اومد. زندگی مون چی افتاده رو دور تند. لامصب با شتاب داره میره و ترمزی هم تو کارش نیست. برای من که شتابانه برای شما رو نمی دونم.