ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.
ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.

درسهای خوب زندگی

- در نبرد علیه زندگی، همیشه زندگی برنده خواهد شد.


- از خودم می پرسیم:

بدترین اتفاقی که ممکن است برایمان پیش بیاید چیست؟

مطرح کردن این سوال یک برخورد منفی نیست بلکه راهی برای ارزیابی میزان تعهد و مسولیت ماست. با این طرز تفکر ترسهای مبهم خود را به احتمالات روشن تبدیل می کنیم تا استقبال خطر برای مان هیجان انگیز و خوشایند شود.


- تا زمانی که فکر می کنیم کسی زندگی ما را تباه کرده این اعتقاد واقعن زندگی ما را تباه می کند.


- ما در زندگی با مشکلات فراوانی مواجه می شویم که اگر از آنها درس عبرت نگیریم بار دیگر نیز آنها را تجربه خواهیم کرد.


- بخشی از وقت خود را به انجام کار هایی اختصاص دهید که برایتان جالب است. کار کردن شبانه روزی این عقیده را تقویت می کند که زندگی یک کشمکش دایمی است. حوصله و صبر به خرج دهید زیرا یک زندگی خوب و راحت نیاز به تمرین دارد. زمانی که زندگی شیرین می شود ندایی به ما می گوید:" این شیرینی نمی تواندمداوم باشد" اما شما با خودتان بگویید:"شاید قرار است  زندگی از این شیرین تر بشود."


- قبل از تغییر محل زندگی ، طرز فکرتان را عوض کنید.


- تنها راهی که ما بتوانیم بر ترس خودمان غلبه کنیم روبرو شدن با آن است. ما همیشه دوست داریم تجربه اندوزی کنیم لذا اغلب یه طرف اموراتی می رویم که از آن می ترسیم.


- هر فردی که وارد زندگی شما می شود معلم شماست. حتا اگر باعث دیوانه شدن شما شود باز به شما درس زندگی می دهد زیرا نقاط ضعتان را به شما نشان می دهد.


-درسهای زندگی معمولن در مقابل چشمان ما قرار دارند بهمین دلیل اغلب ما می فهمیم درسهای ما چه هستند و تنها آرزوی خلاصی از آنها را داریم.


- هر جا سخن از کار بارزش است سازماندهی و نظم وجود دارد. محیط زندگی شما بیانگر طرز تفکر شماست. بهم ریختگی خانه شما نشانگر بهم ریختگی زندگی شماست.


برگفته از کتاب آخرین راز شادزیستن

نوشته اندرو متیوس

رساله درباره نادر فارابی

"کاش دنیا مثل دیواری بود که پشت داشت و می شد رفت و پشت آن ایستاد.

کاش دنیا درِ خروجی داشت که میشد از آن بیرون زد و رفت توی حیاط پشتی آن دراز کشید و خوابید و یا در بی خیالی محض دست ها را توی جیب گذاشت و سوت زد و یا در تنهایی مطلق نشست و سیگار کشید و قهوه خورد.

کاش میشد دنیا را منظورم این است همه دنیا را، همه دنیا را با ستاره ها و کهکشانها و آسمان ها و زمین هایش مثل قالی لوله کرد و کنار گذاشت."


نام کتاب:رساله درباره نادر فارابی

نویسنده: مصطفا مستور

نشر چشمه

قیمت 6500 تومن