تابستان 92 هم از راه رسید تا برگی دیگه از دفتر زندگیمون ورق بخوره و فصلی دیگه شروع بشه. اولین روز تابستان با باران در شهرم شروع شد. چقدر هم خوش آهنگ و دلنشین می باره چون مدتها از باریدنش گذشته این چنین برای اومدنش ذوق دارم.
تابستونتون مبارک
من که عاشق ویلون زدن الکساندر ریبک هستم با این آهنگ
واقعا بارون زیبایی داره میباره
بابت آهنگ هم ممنون
تو شهر صنعتی که خیلی زیبا داره می باره.
خاهش می کنم
عزیزم اینجا هم داره بارون می باره منتهی بارون آتیش!!!
درود به آزی عزیز
اینجا بارون که می باره هیچ هوا بسیار بهاری و مطلوبه
وقتی خدا با بنده هاش حرف میزنه ،وقتی از لطافت روحش میبخشه وبا دانه های بارانش میگه دوستت دارم پس سبز باش...
سلام به دوست خوبم شاداب وبا طراوت باشی
ممنونم نادی عزیز
خوشی باشی
راستی خاهرزاده ی گلت حالش چطوره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام باران پاییزی عزیزم
طبیعت تابستون رو دوست دارم اما گرماش جونمو به لبم می رسونه
واییییییییییییی که این آهنگ چقدر زیباست.ممنوناگه تو این مایه ها چیز دیگری در چنته داری ما رو هم بی خبر نذار خانم گل.بوس بوس
گرمای تابستان چند ساله که این چنین شدید شده از بس که پیکره محیط زیست مورد تهاجم قرار میگیره.
کلن آهنگ رو تو فولدر هام نگهداری میکنم نه تو چنته . والا بخدا
سلام عیدت مبارک[گل]
درود بر شما. عید شما هم خجسته و نیک
عکس پرشین بلاگ چرا گذاشتید؟
میگم در جشن پرشین شرکت کردید؟
من که خیلی دوست داشتم برم اما متاسفانه نشد
عکسش متاسفانه پریده درستش می کنم
نه دعوت نامه فرستادند ولی خوب افتخار ندادم