وقتی جهان از ریشه ی جهنم
آدم از عدم
و سعی
از ریشه های یأس می آید
وقتی که یک تفاوت ساده در حرف
کفتار رابه کفتر تبدیل می کند
باید به بی تفاوتی واژه ها
و واژه های بی طرفی
مثل نان دل بست
نان را از هر طرف بخوانی نان است
"قیصر امین پور"
----------------------------------------
دوستان عزیز ساکن بلاگفا، بنده میام وبلاگهاتون نظر میزارم و این بلاگفا کوفتشون می کنه. اگه نظراتم رو نمی بینید من گذاشتم اما نمی دونم چرا بلاگفا به دستتون نمی رسونه
کلمه درد هم مثل نان...
آره
خییییییییییییییییییییلی قشنگ بود...
مرسی....
ممنونم
چه شعر زیبایی،میهن بلاگ هم قاطی کرده،امار خواننده ها را چند برایر بیشتر از وبگذر نشون میده،مثلا وبگذر بیست نفر خواننده و میهن صدنفر،خندم میگیره
آره آسمان من از صبح نتونستم بیام وبت ولی انگاری تو دست تعمیره و میخاد امکانات جدید بهش اضافه کنن. میهن بلاگ خودش آمارگیر داره؟؟؟؟
به نام یزدان پاک .
ممنون از همدردی شما
خاهش می کنم صفورای عزیز
عاقبت پـــــرونده ام را ، با غبــــار آرزوها
خاک خواهد بست روزی ، بادخواهد برد باری
روی میز خالی من، صفحه ی باز حوادث
در ستون تسلیتها ، نامی از ما یادگاری
خدا رحمتش کنه. عالی بود
منم با پرشین مشکل دارم
این شعر هم نویسندش قیصر امین پور بود عسل؟؟؟؟؟؟؟؟
خدا رحمتش کنه
دارن مثله اینکه تعمیر میشن فقط این بلاگفا همش داره این وسط تکخوری میکنه نظرات رو
راست می گه دیگه. جهان از هیچ به وجود اومده پس ما هم می تونیم از هیچ همه چی بسازیم و اینقدر به خودمون غر نزنیم.
میگم باران اون گلدون حسن یوسف وسطی رو برام نگه دار. اونی که توی قالب وبلاگت هست.
بعضی از کلمات عجیب تلنگرند برای آدم. برای من که اینطوریه. خوشحالم حداقل نظرم برای وبلاگت اومد آزی. آخه نمی دونی برات چی برنامه چیده بودم تو وبلاگ مهرآفرین برای اون پست "دوست جون" قراربود بیاییم اصفهان و کلی خرج بزاریم دستت ولی بلاگفا پیشدستی کرد و زودتر کوفتش کرد
ببین آزی حسن یوسف گل خیلی سرسختیه خیلی هم زیاد. خب اگه بیام اصفهان برات یه کوچولوشو میارم تا بزرگش کنی از رشدش لذت ببری
خااااا خاااا خانوم بی اعصاب
پیشنهاد یا انتقاد:تعداد پست های صفحه رو بیشتر کن
خااا خااا الان کجای دستور زبان فارسیه حامد؟؟؟؟؟؟
باشه میدم این پیشنهاد یا انتقادتت رو تو دست بررسی
قسمت پایین رو بگم: فیل نباید روشن باشه موقع نظر دادن تو بلاگفا
و اما قسمت بالا: خیلی قیصر امینپور و شعراش رو دوست دارم
اگه روشن باشه باید بخوره این بلاگفای نامرد؟؟؟؟؟؟؟؟
تو عزیز مایی. اصلا حضورت عین نسیم می مونه به همون خنکی و سبکی. دوستت می داریم کلی زیاد. بوس
ضمنا که شعرهای سهراب و قیصر را کلی کلی دوست داریم و مرسی که وقتی وب شما را باز نمودیم چشممان را انداختید به این شعر (میگم تو که روان شناسی این حد خودشیفتگی باعث مرگ یا ناتوانی نمیشه؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!)
آخه حقه مهرآفرین؟؟؟؟؟؟؟ کلی برنامه چیده بودیم بریم اصفهان و خرج بزاریم رو دست آزی واسه تولدمون. بلاگفا نزاشت نامرد آخه منم متولد مهرماهم مهرآفرین
من جوجه روانشناسم اوف مونده تا روانشناس شدن...
به نظرت محمود خان مُرد یا ناتوان شد با اینهمه خودشیفتگی؟؟؟؟؟؟؟؟
چون نیت خیر نداشتی کامنتت خورده شده !!!!
بعدشم چی فکر کردی منو می ترسونین؟؟ از خدامه بیاین پیشم آزی جونتونو ببینین. نکنه فکر کردی من خسیسم؟! نه عاقا خساست در ژن های من جایی نداشته :)
عجبا؟؟؟؟؟
ببین آزی من میخاستم کلی کاردست بخرم البته با جیب تو
درود بر تو که غنی هستی و دست و دلباز
اصلا بیخیال قیصرخان ،همین جا یعنی کامنتدونی کلی حس خوب میده نظرات و جواب نظرات و صمیمیته که موج میزنه.
ممنونم لطف دوستان به هر حال شامل حالم میشه.
ایشالا مشکل سریع حل بشه
باران عزیزم سلام...شعر قشنگی بود ..آفرین به قیصر وآفرین به شما...
مااز بلاگفا انتظار هرکاری را داریم ..شما خودت رو ناراحت نکن ....
درود به دریای بیکران. ممنونم
قبلن چون بلاگفایی بودم خبر دارم چی کارا که نمی کنه.
باشه
آزی جان بخواهی نخواهی ما خودمان دعوتیم با باران جونمان!!!1 شما هم از آن اصفهانی های دور از جون همونی که خودت نوشتی نیستی اصلا. تازه کتاب هم کادو نمی دهیم مگه نه باران؟؟!!!!
آره مهرآفرین من که سوغات گیلان براش میارم مثل گمچ، سفره حصیری یا سبد شما هم که واردی چند تا دیگه از سوغاتهای تالش رو ببر براش مثه عسل
کلن دور همی خوش میگذره
بله بله البته شعر مال ایشونه
خدایش رحمت کناد
قیصر امینپور
نکنه بلاگفا باعث شد ناامید بشید و دیگه به دوستان پرشین بلاگی سر نزنید
میدونی تو الان یه کتک مفصل حسابی شدید میخای
تو پست جدید گذاشتی من نیومدم
اصلا چرا به اون یکی وبلاگم کم سر میزنی؟
http://succeess13.persianblog.ir/
خب وبلاگ اصلی همینه خووووووووو
انشالله بر گشتم آنقدر آپ میکنم تا از دست من خسته بشی
ببین تو کتک لازم شدی دیگه.
ول کن مال دنیا رو چقدر پول در میاری بسه بابا جان