ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.
ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.

ادراک ناپخته، ابزار سنجش هیچ چیز نمی‌تواند بود*

صبحها که سر ایستگاه همیشگی منتظر سرویس شرکتم، آدمهای مختلفی در حال گذر می بینم. ناخودگاه یکی از این آدمها سوژه ی روزم می شن تا که سرویس برسه و داستان پردازیم تموم بشه. امروز یک آقای میانسال توی خیابون منتظر تاکسی بود. کلاه کاموایی به سر داشت و لباسهای خیلی ساده به تن و ساک دستی که گویا ظرف غذایی رو در اون گذاشته بود لابد برای ناهارش. محو این آقا شدم و شروع کردم زندگیش رو برای خودم تشریح کردن. گفتم به سنش نمی خوره بیشتر از 45 سال داشته باشه و احتمالن انجام کار های سخت مثلن کار ساختمانی اینقدر فرسود ش کرده. ناهار ها هیچوقت پیش خانواده نیست و هر وقت از کار برمیگرده خسته ست و سر و صدا تو خونه اذیتش می کنه و وقتی هم که از خاب بیدار شد لابد بچه هاش ردیف می شینن و ازش پول میخان تا لباس عید بخرن. مشغول داستان پردازی بودم که یکهو یاد حرف خاهرم افتادم که می گفت: چند روز پیش ( روز مهندس) صفحه ی فیص ب.وک یکی از دوستانش رو داشته میخونده که (هم خودش و هم شوهرش مهندس هستند) نوشته: مهندسها از صبح میرن سر کار، روزانه چندر غاز حقوق میگیرن اما امرزو کارگر اومده خونه م 100 هزار تومن دستمزد گرفته واسه کار. چقدر تفاوت کار و هزینه میتونه بیداد کنه.


فرقِ بین آدمهاست که دیگران را از روی مقام و منصب، بزرگ می کنند و بزرگ می بینند یا از روی انسانیت عیار می زنند. بعضیها همیشه در خاب خرگوش اند و دایم در حال چرتکه انداختن ... 


* تیتراژ: سخن افلاطون  

نظرات 9 + ارسال نظر
ساسا سه‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 12:23 http://www.khordeforooshi.blogfa.com

والا قیافه منم وقتی دارم میرم سر کار اینقده درب و داغونه که هرکی ببینه فک میکنه من خدمات بیمارستانم. خوب چکار کنیم وقتی محل کار هی گیر میده مجبوریم بد تیپ بیایم و وقتی بد تیپ میایم روحیمون کسله. شاید اون بنده خدا هم مشکله منو داشته.

دور از جونت ساسا. من تصویر سازی کردم اون آدم رو برای خودم شاید خب آدم خیلی متمولی باشه از نظر مالی و جسارتی به اون آدم وارد نکردم.بزار به پای تصویرسازی صبحگاهی- ورزش ذهنی- بله ما هم اینطوری ورزش می کنیم دیگه

دریا بیکران سه‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 13:17 http://207835438008.blogfa.com

سلام بر باران عاقلم....واقعا هم همینطور است .هیچکس در جایگاه واقعی خودش نیست وحساب کتابی ندارد .

درود به دریای عزیزم
والا این خانم همیشه آدمها رو عیار میزنه با ابزار خودش. خب کارگرها هم آدمند و خدا دارند. حالا بنا به شرایط خانوادگی یکی تونسته ادامه تحصیل بده و بشه مهندس و یکی هم براش مقدور نبوده و شده ....

Mr PACT سه‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 13:42

نظری ندارم...

شما خونسرد باش

My white house چهارشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 11:40 http://mennomen.mihanblog.com

فکرمیکنم اکثرداستان ما ادمها مثل همه .بخصوص حالا وتواین دوره زمونه بجزقشرمرفه که میتونه داستانشون خیلی متنوع باشه داستان بقیه قشر متوسط و کارگر با یکمی تفاوت مثل همه:):(

آره آسمان. شرایط جامعه واقعن روی مردم تاثیر گذاشته. بعضی اوقات میگم توی این ممکت ثروتمند حداقل یکمی رعیات شه حق انسانی کجای کسی برمیخوره؟؟؟؟؟؟

ریحانه چهارشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 12:08 http://6962576.blogsky.com

باران جان از من ب تو نصیحت غصه این کارگر ها رو نخور
یکی برا ما 5 یا 6 روز بود اومد کار کرد هیچ چیزی هم نخرید از نظر مصالح و اینا با یه کارگر800و50 تومن برد کارش هم همچین سخت نبود سیمان میزد ب دک و دیوار
مهندس ها هم همچین بد نمیگیرن مهندس بازنشسته سراغ دارم ماهی نزدیک ب3 میلیون میگیره کم پولی نیست برا 2 نفر
واینکه رفتگر تا مهندس و فیلسوف همه مشکل دارن چه مالی چه خانوادگی
من دعا میکنم هرکی هر مشکلی داره فقط جسمی نباشه ک خیلی سخته
و اینکه ادمای جامعه ما همه عقلشون ب چشمشونه و بتلی رو میکنن شتری
(بتل رو ما تو شهرمون میگیم سوسک)

اصلن حرف اصلی من همینجاست ریحانه. ما آدمها بهم اعتماد نداریم و با برند و برچسب با هم برخورد می کنیم و هر دو طرف فکر میکنیم حقمون خورده شده . جامعه از نظر روانی مشکل داره ریحانه و آدمهای غم نان، روح و روان براشون مهم نیست
یعنی این ضرب المثل آخرت تو حلقم دختر

زویا چهارشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 13:33 http://zehnemanedige.persianblog.ir

موافقم. در مورد هر چیزی نباید زود قضاوت کرد. نباید فقط از منظر خودمون مسائلو ببینیم :) آفرین به تو

مرسی زویا

maede چهارشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 20:41

هه هه یاد یه خاطره افتادم؛یه روز چند سال با مامانم رفتیم نونوایی و من یه خانمی دیدم که لباساش کهنه و از مد رفته بود؛سر و وضعش خیلی شلخته بود؛من که دیدمش یه نگاه بهش کردم تو دلم گفتم آخه حتما خیلی فقیره؛ یعنی تیپش خیلی داغون بودااااااا؛ یهو باران جون دیدم نون گرفت از کیفش سوئیچ ماشین سمندشو در آورد رفت نشست پشت فرمون و رفت!!!
من اینجوری:
بعد مامانم گفتم اینو می شناسی؟ مامانم گفت عه مائده تو اینو نمی شناسی این دختر فلانیه دیگه؛ حالا فلانی کیه؟؟؟یکی از خرپول ها و یه آدم بسیار معروف شهرمونه این فلانی!!!
از اون به بعد یاد گرفتم که نباید بر اساس ظاهر آدما قضاوت نکنم

اووووووووووف چی باحال

فاطمه چهارشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 20:54 http://dariabikaraan.blogfa.com/

سلام .لطفا آدرس وبلاگم را در میان لینکها اصلاح کنید .

حتمن بانو

خاهر بهار پنج‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 14:04

این چند روزه همه علی دایی تشریف دارن دیگه

بله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد