* داریم موزیک ویدئوی "برگرد" خاهر شهره صولتی رو گوش میدیم. خاهرم بر گشته میگه: این چقده خوشگل میکنه آخه. اصلن بهش نمی خوره بالای 50 سال داشته باشه. من میدونم سنم بره بالا مثله شهره خوشگل میشم. خاهرم استدلالت تو حلقم
** من و برادر زاده ی 10 ساله م پشت نشستیم و با آهنگ می خونیم و دست می زنیم و می رقصیم، دو تا خاهرام هم جلو دارن با هم حرف میزنن. یهو راننده ی یه ماشین با سه تا سرنشین که هیکل حسین رضا زاده رو دارن، داد میزنه میگه: خانوم شما راننده ی مهد کودکی و همش حرفشو تکرار میکنه. خاهر ما هم بر میگرده میگه: عاقا لطفن مودب باشید و شیشه شو میکشه بالا. پشت چراغ قرمز که واستادیم گویا راننده با کمک دوستانش که رفتن قلم و کاغذ تهیه کردن شماره ی موبایلشو مینویسه تو کاغذ و دوباره دنبال مون راه می افتن که شماره رو به خاهرم برسونن که ناکام موندن. ما موندیم ملت برای یکم خوشی چی کارا که نمی کنن. اصلن این مدل آدما که اینطوری خوشن، دوست دارن یکی به خاهرشون مدل خودشون ابراز خوشی کنه؟؟؟؟؟؟
*** داریم وسایلامونو جمع می کنیم که برگردیم خونه که یکدفعه ای صدای مامور ساحل کاسپین رو می شنویم که با بلندگوش میگه:
آقا منقل رو کجا می بری؟
میخام ببرم بلال بزنم.
مامور میگه: آقا منتقل مال منطقه ست.
مسافر میگه: می برم بعد میارم میزارم سر جاش.
لازم به ذکره بگم تو منطقه ی کاسپین پلاژ هایی درست شده که در کنارشون برای جلوگیری از آتش زدن، منقلهایی که در محوطه ای سنگی برای دم کردن چای و کباب و ... کار گذاشته شده.
اون بشر رفته بود منقل رو از جاش در آورده بود
**** بهت تسلیت می گم رفیق. امیدوارم خداوند بزرگ به خانواده تون صبر بده و روح خاله ی عزیزت قرین آرامش باشه.
سلام رشت الان اره الان هوا چطوره امسال من اومدم رشت
مطلبت خوندم
خواهر شهرام
اره خوب میخونه عزیز اگه تو ام انقدر جراحی میکردی میشدی پرنسس تو پنجا نوه سالگی به قول بابا پنج علی ناهار نخردیم بریم بخوریم بای
الان گرمه دوست من
خوش آمدید به شهر دوست داشتنی من
نظر
عجب! :)) مگه منقل ها قابل حما هستن؟ جالب بود :)
این شهره هم همیشه برای من سواله که چرا این و داداشش انقدر خوب موندن!
والا تو یه محوطه ای که تعبیه شده بود نمی دونم این بشر چه طوری از جاش درش آورده بود
واقعن خیلی خوب موندن. مثلن شهرام آذر -سندی- از پسرش جوونتره
واقعا منقل رو کنده بود ??????
اون بشر که از جاش درش آورده بود
ای آی نگفتی بردر زادهت چی جوابشو داد ها.منقل که خوبه مردم از زور اینترنت مجانی پاک یادشون رفته بود اومدم کنار دریا برن قدم بزنن از تو پلاژ نمشد مردم رو کند هی میخوردن وب گردی میکردن اضافه خوراکی هاشون توی ساحل پخش میکردن
جواب برادرزادم باعث میشه من فقط یکرب بخندم
چقدر دلم برایاون خدمات زحمتکش سوخت که بایستی با اون سن و سالش به تنهایی یه ساحلی رو که هزاران نفر کثیف کرده بودن، تمیز می کرد
ممنون بابت لینک.
عجب آدمی بوده اون یارو. خوب برو یه منقل بخر، چرا وسایل عمومی رو داغون میکنی...
خاهش می کنم عزیزم
از شعار "شهر ما/ خانه ی ما" پیروی کرد اون مرده دیگه
ای بابا باران جونم این چیز ها دیگه باید برای ما عادی شده باشه اخه تو ایران باشی و از این چیزها انجام ندی
والا