رفتم کلاس خطاطی و استاد داره برام سرمشق میزاره که یکهو یه نقاشی از تو وسایلاش در میاره که کار یه بچه ی کلاس اوله که با مامانش میاد کلاس. استاد رو کشیده قلم به دست و عینک به چشم و رو کاغذ سرمشق هم نوشته:
"وقتی خدا هست هیچ جای نگرانی نیست"
دو:
دَمِ ساحل من و خاهرم و دوست مشترکمون نشستیم. اون دو تا روسری هاشونو برداشتن تا تو این گرما یه هوایی به کله شون بخوره. یه آقاهه که تو استان مون مسافر بود برگشته به اون دوتا میگه:
"هر چی واستادم نگاه تون میکنم روسریهاتو بزارید، نمیزارید که. خجالت بکشید."
سه:
نیروی زحمتکش پلیس افتاده توی آپارتمان داداش اینا و کل دی.ش ها رو جمع آوری کرده و عکس و فیلم هم گرفته بعنوان مدرک. بعد یکی از خانومای ساختمون رفته پایین پیش آقای مامور که گویا از فامیلاشون بود. آقای مامور گفته" اِ شما اینجا زندگی می کنین؟ زودتر میگفتی خب. اجازه نمی دادم دیشا رو از جا در بیارن....
چهار:
عروسی یکی از آشناهاست. صاحب تالار بهشون گفته یکی از کارتها تون رو باید به سازمان اماکن نشون بدم که بدونه تا چه ساعتی عروسی هست. شما تو کارت عروسیت از 6 بزن تا 11 شب ولی تا 12/30 عروسی بگیر...
پنج:
واقعن متاسفم. تسلیت به خانواده های این عزیزان و صبوری براشون / اینجا
آخری واقعا جای تاسف داشت اما بقیشون خیلی بامزه بودن. بخصوص اون تجربه خطاطی! خیلی خوبه. آفرین. کاش منم یه فرصتی بدست بیارم برم کلاسشو. خیلی دوست دارم. استعدادم هم بدک نیست تنبلی میکنم! از سیر افزایش تجربه ات هم عکس بذار ببینیم :)
امیدوارم فرصت کنی بری زویا کلاس خطاطی. استادم وقتی قلم رو رها می کنه روی کاغذ انگاری کلمات با رقص قلم باهم همنوایی می کنند.
حتمن عکس میگذارم. ممنون
سلام باران جون
1. آخی عزیــــــزم چه با مزه
2.
3.ای مامور نامرد
4. عجب!!!
5.آخی خیلی ناراحت شدم...
درود به روی ماهت
سلام
به جز مورد یک و خط و نقاشی که جای داشت برای بقیه این شکلیم
کاش به جای اینکه زیر کولر بشینن و یکی همش ازشون پذیرایی کنه و طرح بریزن ملت رو تفکیک کنن به فکر خطور ریلی و جاده ی و هوایی مملکت هم بودن.
خدایا از شر شیطان پناه می برم به خودت
من میتونم با چند تا عبارت "خاک بر سر" برای این پست کامنت بذارم ولی دارم خودمو کنترل میکنم که به آقای مسافر شماره ی 2 نگم خاک بر سرت , به نیروی زحمتکش شماره 3 نگم خاک بر سرت , به صاحب تالار و اماکن شماره 4 نگم خاک بر سرت , به کلیه ی دست اندر کاران شماره 5 نگم خاک بر سرتون !
یعنی باید بهشون گفت گروه خاک بر سران
شماره 2 عالی بود
عالی خودت هستی ماهی سیاه کوچولو
برای مسافرهای اخری خیلی خیلی دلم سوخت
اما بقیش خیلی بامزه بود:)
فکر کن آدم اینهمه سال زندگی کنه بعد بخاد جزغاله بشه و از دنیا بره
مرسی آسمان
عجب پستی بود این پست!