ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.
ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.

زاغارت

از دیروز بعداز ظهر داره بارون میاد. گاهی کم، گاهی متوسط و گاهی زیاد. الان اینقدر بارون شدیده که منو یاد صد سال تنهایی مارکز میندازه، توی دهکده 4 سال و 6 ماه بارون باریده بود. حس خوبی بهم دست میده ازین تشبیه. باران مثه اشک می مونه وقتی بباره همه جا رو پاک می کنه، روح تازه ای میده به طبیعت، به نگاه آدما. انگاری یه بار بزرگ رو گذاشتی زمین.
امسال تابستون طرح جمع آوری آبهای سطحی رو توی خیابانهای رشت اجرا کردند. تا تونستند خیابان کندند و سطحشون رو بعد از اتمام کار با قلوه سنگ پُر و در نهایت دهان ما و ماشینها رو آسفالت کردند. دستشون درد نکنه. خدا کنه الان توی این بارون حداقل این طرح کارگر بیفته و جوابش رو پس بده.

ماشین انتقال خون از صبح توی شرکته و داره از اعضای داوطلب خون می گیره. هر بار میرم پشت پنجره یه سرکی میکشم و به سَرَم میزنه برم خون بدم. به فکر بعدِ خون دادن میفتم که باید منو آمبولانس برسونن خونه حتمن. یادمه دو سال پیش که زلزله اومده بود، فکر کردم سرم گیج رفته. آخه همیشه ی خدا فشارم پایینه.

امروز یکساعت مرخصی گرفتم که زودتر برم خونه. آخه دوستان عزیز قدیمی برای مهر ماهی ها تولد گرفتن. منِ مهر ماهی رو هم دعوت کردند که حتمن برم. از دیروز خُره ی "چی بپوشم" افتاده به جونم. گفتم امروز دامن می پوشم ولی با آژانس میرم اما بارونه اساسی و منم خیلی سرماییم و سرماخوردگیم هم هنوز خوب نشده. گزینه ی دامن رده. شلوار لیِ مشکی مو شستم و خیسه هنوز. شلوار جین هم دوست ندارم بپوشم و شلوار سفید هم که اصلن. پس یا امکان داره نرم و یا ...

هر وقت قصد می کنم گوشی مو عوض کنم، گوشی فعلی انگاری باهام لج می کنه میره یه جاهایی که نمی تونم پیداش کنم. درست شب 29 اسپند 92 جلوی درِ مغازه ی داداشم گمش کردم اما نمی دونستم اونجا افتاده. تمام فروشگاه رو گشتم. دیگه پاک ناامید شده بودم. به پشت افتاده بود درست جلوی در مغازه ی داداشم ساعت 12/30 شب. راست میگن اشیا شعور دارن. قصد عوض کردن گوشی رو دارم اما دیگه بلند نمی گم این قصدمو.

خاله برای عروسی پسرش به کل فامیل کارت دعوت داده جز داداش بزرگم. جالب اینجاست که چند سال پیش از داداش کلی پول قرض گرفتن و هنوز بهش ندادن. بعد یه طوری رفتار می کنن انگاری داداش بهشون بدهکاره. خدایا فامیلِ ما داریم آخه...
گاهی اوقات آدمها خیلی ترسناک می شن و تو یک لحظه شک میکنی به اینکه آیا این همون آدمیه که میشناختی یا فرو رفته توی یک نقش دیگه. گاهی واقعن می ترسم . یا من دنیای کوچیکی دارم یا اونها خیلی راحت می گیرن همه چیز رو (بر خلاف حرفی که میزنن)

زاغارت (زاقارت) می دونید چیه؟ این نتِ شرکت مونه که جون آدم رو به لب می رسونه...

نظرات 5 + ارسال نظر
maede سه‌شنبه 8 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 19:49 http://ashiyane-nursing.mihanblog.com

سلام باران جون؛ خوفی؟
ووووووووووی هوا چقدر خوب شده خدا کنه واقعا این طرحشون جواب بده واگرنه امسال حتما باید به فکر قایق باشیم

من که تا حالا خون ندادم به این ماشینا نمی دونم چرا پام حرکت نمی کنه برم خون بدم اصلا؛ همون بهتر ندادی فشارت میفته واجب نیس که

بابا دوستان و بچسب لباس مهم نیس هر چی شد بپوش دیه

وااااااای منم گوشی می خوووووووووووام

هه هه اینم خاله اس تو داری؟؟؟

موافقم...

بله بله می دونیم چیه خو

درود به تو. مرسی عزیزم
شما حتمن باید یه قایق بخری فکر کنم اگه دانشگات همینجا باشه .
مهمونی رو نرفتم اینقده خسته بودم. اون خره هم همچنان تو جانم بود
منم گوشی میخام
خاله نگو بگو دختر مردم

نادی چهارشنبه 9 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 09:58

سلام به باران عزیز

دیشب وقتی اخبار از بارندگی گیلان و مازندران گفت و یه تصویر کوتاه پخش کردم یاد تو افتادم که الان عشق کردی از این هوا..
به خواهری گفتم الان "باران " حسابی کیف میکند چند روز باران نبارد"باران" پژمرده میشه..خندید گفت مگه گله؟ که پژمرده میشه
خوبه که همیشه بارندگی دارن مث ما جنوبیا نیستن..!!!

بابت پست پایینی عالیه میخواستم یک نظر مفصل بزارم اما دیدم بازم درو بستی از خیرش گذشتم

درود به نادیا جان
آره والا نمی دونی چی کیفی میده صدای بارون بیاد بعد آدم بگیره بخابه. آخ که کلی کیف می کنم این روزا. پژمرده رو خوب اومدی نادیا. واقعن داشتم پژمرده میشدم. الان خوبه خوبم
خب کامنت بلند بالای پست پایین رو اینجا میزاشتی خاهر

ساناز چهارشنبه 9 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 11:22 http://www.solaplaya.blogfa.com

سلام قلم بسیار زیبایی دارید ونوشته هاتون به دل آدم میشینه ومن امروز باوبتون آشنا شدم ونشستمو همشو خوندم

خوشحال میشم افتخار بدید وبه وبم سر بزنید
منتظرتونم

ممنونم بانو

عابر چهارشنبه 9 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 12:34 http://yeaberam.blogfa.com/

تولدت مبارک مهر ماهی،با دوستان خوش بگذره.

ممنونم نازنینم. متاسفانه نرفتم

ماهی سیاه کوچولو پنج‌شنبه 10 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 06:52 http://1nicegirl8.blogsky.com

اینقدر خوشم میاد میگین هوا سرده و بارون میاد

واقعن هوا سرده ماهی. من تو خونه با جوراب میگردم ولی خدا رو شکر از مرداد آتشین خیلی خیلی بهتره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد