غرق ابهامند.
"سهراب سپهری"
جلوی آیینه ی تمام قد فروشگاه ایستاده بود و پالتوی بنفش بادمجانی را که برای تست پوشیده بود، ورنداز می کرد. انگاری اتاق پرو احساس خوش تیپی را از او می گرفت. کاغذ قیمت را که از آستین پالتو آویزان بود، نگاهی کرد و آب از لب و لوچه اش آویزان شد. با همان اعتماد بنفس همیشگی و لبخند، رو به فروشنده کرد و گفت: توی حراج 540 هزار تومنه؟ چه عالی!!!!!!
همانطور که به 5000 تومنی که توی کارت اعتباریش بود، فکر میکرد، پالتو را از تنش در آورد به فروشنده تحویل داد و گفت: مزاحمتون میشم حتمن.
وقتی از فروشگاه بیرون آمد، نفس عمیقی کشید و در دلش گفت: وقتی برف نیاد چی فایده داره آدم پالتو بخره بزاره تو کمد. با هر قدمی که بر می داشت آن بنفش بادمجانی دوست داشتنی خیالش را رها نمی کرد.
مائده جان فارغ تحصیلیت مبارک. سوگندی که خوردی همواره در کارت همراه توست. امیدوارم روز گار هم بر وفق مراد تو باشد که متعهد بمانی و هم بر وفق بیمارانت که چنین فرشته ای نگهبانشان می شود.
فکر می کنم پار سال همین موقعی ها بود که گروه چارتار اولین آلبوم خودش رو بیرون داده بود. من دو تا قطعه ی "آشوبم" و "باران تویی" رو بشدت دوست داشتم و دارم. امروز هم یک آهنگ از این گروه در بیپ تونز به رایگان قرار داده شده. امیدوارم گوش کنید و لذت ببرید.
سلآاااااااام
عشق اهتزار روشنایی به تاریکی درون است..
تا عاشق نشی به درون خود راه پیدا نمیکنی
تا عشق نشی نمیدانی این حجم محدود دروازه ای به جهانی بی نهایت است که هر چه می روی به آخرش نمی رسی
راهی که هر لحظه ای جلوه ای به تو می نمایاند
راهی که روزمره گی ندارد.
و از قدیم گویند حرف حساب جواب ندارد
540 برای یه پالتو که فقط 3 ماه می تونی بپوشی
ای بابا !
میس عزیز فقط یه داستانک بود
یه وقتا سرکار گذاشتن فروشنده ها حال میده. بخصوص اونایی که وقتی میخوای یه جنس رو از نزدیک ببینی میگن اون قیمتش بالاست. حقشونه سرشونو بکوبم به دیوار.
دل پری داری ازشونا
سلاااااااام باران جونم؛ خوبی؟
داستانک جالب بود :)
مرســــــــــــی گلم؛ ممنون از آرزوی قشنگت؛ ایشالا
ممنون از معرفی آهنگ
سلام مائده جان
ممنونم