داشتم عکسامو نگاه می کردم از تو گوشیم، یه عکس بود مال تولد 28 سالگیم که فقط همون باقی مونده از همون شب .
برای 28 سالگیم یه تولد گرفته بودم در حد عروسی. دو مدل غذا برای شام و انواع تنقلات و یه کیک بزرگ تهیه دیده بودم. اولین سالی بود که یه شغل رسمی و یه حقوق خوب داشتم و بالاخره هیچی کم نزاشتم و کلی بریز و بپاش کردم . بعد از خوردن شام و رقص باضیافت چاقو، داشتیم مراسم تولد رو هندل میکردیم که یکهو برق رفت، رفت که رفت و همه مراسم منجمله اهدای هدیه به بنده و انداختن عکس یادگاری در زیر نور شمع و چراغهای شارژی برگزار شد و بنده مبهوت از اینهمه خوش شانسی و سخاوت کاینات، هدیه ها رو برداشتیم و راهی منزل شدیم.(چون حال خونه ی ما کوچیک بود تو منزل آبجی بزرگه مراسم رو برگزار کردیم.) چند دقیقه از رسیدن ما به خونه ی خودمون نگذشته بود که اهل منزل آبجی اینا تماس گرفتن که برق اومد که اومد، شما لطف کن برای عروسیت حتمن دکل برق اضطراری با خودت داشته باش
همکارای من عادت دارن برای تولد هرکدوم از ما، سورپرایزمون می کنن و یه جشن کوچیک می گیرن. همیشه هم بمن می گن واستا تولدت برات یه جشن می گیریم در حد عروسی. اینبار خیالم جمعِ که توی روز برق هم بره حداقل یکسری از عکسای 33 سالگیم برام می مونه.
شاد باشد و آخر هفته ی خوبی داشته باشید.
تولدت مبارک باران جان، همیشه شاد باشی و روزهات پر از اتفاقات خوب باد
تولدم مهر ماهه آسمان جان اما بازم از تبریک پیش پیشت ممنون نازنینم
سلام
شادی یه حس درونیه که خداروشکر که تو همه رو باهم داری
شادی+شادی درونی=چه شود
بی خیال دکل برق که مثلا خواسته حال ترا بگیره و بزم شادی ترا به هم بزند...
مرسی از دلگرمی، تعریف و امیدواریت دوست جان
تولدتون مبارک
نور شمع هم زیبایی خاص خودش را داره
ممنونم دوست عزیز اما تولدم 17 مهره
بازم متشکرم