امروز 5 شنبه 13 آبانِ
یک روزِ آفتابیِ خوشحال و مهربان
بعد از تقریبن دو هفته بارون، بالاخره آفتاب زد.
این یعنی طبیعت کار خودش رو خوب بلدِ
این کار بلدی یعنی ما هم باید یه کاری برا ی حال خودمون کنیم
تا خوب بشیم، خوشحال بشیم، مهربون بشیم
امروز هر جا هستین برای دل خودتون کاری کنید حتا اگه کوچیک باشه
شما سزاوار بهترین ها هستین
روزتون رو بهترین کنید برای خودتون
حتا با خوردن یک لیوان چای با یک شکلات تلخِ خوشمزه
یا گوش کردن یک موزیک حتا اگه خالتور باشه
زنگ زدن به یه رفیقِ خوب
قدم زدن توی آفتاب یا بارون چی بی چتر چی با چتر
ورق زدن کتابی که مدتها از توی قفسه داره بهتون چشمک میزنه
دونه پاشیدن برای کفترا
بوییدن یه نون تازه
و هر چی هر چی که شادتون می کنه
و فکر کنیم شاید فقط امروز برای بودن و زندگی کردن وقت داریم...
سلام
قربان صفای نگاهت...
زندگی همین است..
یک روز آفتابی خوشحال و مهربان..جالبه وقتی نگاه شعورمند به روز میکنیم چه زیباست و خوشحالی و مهربانی رو ملموستر حس میکنم
انتخاب های ساده و دلپذیر برای خوش کردن حال خود...
طبیعت دائم داره ابراز عشق میکند به ما...
همیشه ازینکه پیغاماتو می بینم کلی ذوق می کنم نادیا
ممنون از تو که هستی و چراغ اینجا رو برام روشن نگه میداری و امیدوارم می کنی که هیچ بادی نمی تونه خاموشش کنه
گرمی دستان مهربانت در خاطر دست هایم مانده..
مگه مبشه نیام ...مگه شبنمم..
به رسم آفتاب هر روز از پشت پنجره ی وبلاگت می تابم و با84چشمکی عهد دوستی خودرا به تو یادآور میشم...
شاید تنها راه اثبات اراده ی من به تو این حضور گاه و بی گاهم باشد
دوست جانم دلت گرم بادا به عشق و مهربانی..
نادیا جان چی بنویسم که بگم حرفات و کلمات و جملاتت حال منو خوب می کنه دختر
اینها همه از یه دل مهربان و قلب بزرگ نشئت می گیره. من به همدلی و دوستی ایمان دارم