به عمر 33 ساله م اتفاقات زیادی رو تجربه کردم. خیلی ازین اتفاقات تا بیخ گوشم اومده و خیلی ها رو با تمام وجودم لمس کردم و کسی هم نمی تونه منکر این قضیه باشه که اتفاقات سخت زندگی رو تجربه نکرده. بی شک همه ی ما به نوعی داریم توی زندگی درس پس می دیم از رفتاری که در قبال خودمون و دیگران و وقایع داریم. میچ آلبوم یه کتاب ارزشمند داره به اسم 5 نفری که در بهشت ملاقات می کنید. داستان در مورد یه پیرمرد 83 ساله ست که در یک شهر بازی کار می کنه و در روز تولش دختربچه ی رو از مرگ نجات میده و بعد به حالتی میره که می تونه گذشته ش رو به یاد بیاره و 5 نفری رو ملاقات می کنه که بدون اونکه بدونه, توی مرگشون تاثیر گذاشته.
ما در روز از کنار خیلی ها رد می شیم و با خیلیها کار می کنیم بی اونکه بدونیم زنجیره ای از اتفاقات رو قراره با هم و بر زندگی هم رقم بزنیم. آتش سوزی ساختمان پلاسکو بی شک یکی ازین اتفاقاتِ که خیلی از آدمهای موبایل بدست،مسوولان، مغازه داران در اون ساختمان و ... دست به دست هم دادن تا با بی توجهی و سهل انگاری جان یه عده ای رو که برای نجات همون آدمها مامور شدند رو به خطر بندازند.
بی شک این مملکت درد های زیادی رو به خود دیده و این دست اتفاقات برای تن خسته ی ایران تازگی نداره. با همون دستهایی که دوربینهای ما برای سلفی گرفتن و جمع آوری فیلم و عکس اینستاگراممون بالا رفت، با همون دستها دعا کنیم آتش نشانان عزیزمون و باقی افراد اون ساختمان زنده و سلامت ازدل آوار و آتش بیرون بیان. الاهی آمین
خیلی حرفها بود میخاستم بنویسم اما اونقدر جملاتم پراکنده ست، شاید ننویسم بهتر باشه.
لامصب کسی هم آمار درست نمی ده. بیچاره خانواده هاشون که دو روزه بی خبر و چشم انتظارند....