نوه ی دوست خانوادگی مون مریض شده سرما خورده همون که اَدِل نام نهادندش. جمعه خواستن ببرن دکتر یعنی بعد چند روز بردنش. دیروز من مامانش رو دیدم گفتم ببرید فلان بیمارستان تخصصی کودکانه گفت میخاستم ببرم فلان دکتر چون جمعه بودتعطیل بود، آخه زنداییم دختر داییمو میبره اونجا. بهش گفتم بچه ی تو نوزاده دختر داییت بزرگساله ولی فلان بیمارستان تخصصی کودکانه. اینقدر حرفه ای راهنماییش کردم انگار 4 تا شک زاییدم و همه شون رو به سرانجام رسوندم.
اومدم خونه برای خواهر تعریف کردم (ایشون 2 تا شکم زاییدن و از خیلی از دکتر هاشناخت دارن) گفت خب اگه ببره فلان بیمارستان چون عمومیه بستری می کنن بچه رو دو روز بعد دکتر متخصص میاد بچه رو معاینه می کنه و بیشتر کادرش هم انترن هستن ولی فلان دکتر خوبه با اینکه مسنه اما تشخیصش عالیه
و من از دیشب دارم فکر می کنم لال بمیر در مورد مسایلی که توش تخصص نداری اظهار فضل نکن. والا. همش دارم به خودم می گم. ذهنم هم همش لیسن اند ریپیت کرده در مورد مسایلی که سررشته و مهارتی در آن نداری مظهر راهنمایی نشو